یکشنبه 17 ارديبهشت 1396 , 08:50
فساد مسئولین،نابودگر دستاوردهای مقدس شهیدان
محمدرضا سابقی - ...شرح ماجرای انباشت ثروت توسط سرمایه داران انسان نما به هر شکل و روشی!! و شکاف فقر و غنا آنقدر طولانی است که نه این قلم بلکه کمتر قلمی قدرت و توان تحریر آن را دارد..
فساد هولناک و بی هویتی و جنایات بیشمار سرمایه داران دنیا پرست که مثنوی هفتاد من کاغذ هم قابلیت ثبت و نگارش آن را ندارد...
اما از دیگر سو..
مثلابه این سوی جامعه که اکثریت مردم را شامل می شود(مستضعفان و محرومین!!) ..و اقشار متوسط و نیازمند را می نگریم//...قشرهای کم درآمد، عیالوار، از کار افتاده، بی سرپرست، بی خانمان مستأجر با اجاره بهای سنگین. خانواده هائی که با عائله پنج شش نفره در یک یا دو اطاق محقر یا زاغه ها به سر می برند، خرج زندگی و تحصیل و لباس فرزندانشان را ندارند در چنین شرائطی فکر کنید چه اتفاق می افتد. فرزندان جوان و نوجوان و دختران دم بخت از یکسو تهی دستی پدر و رنج مادر خود را می بینند و از سوی دیگر پسران و دختران پول دار با لباسها و مدلها و ماشین های آنچنانی و گرانقیمت با رفتارهای عجیب و ناهنجارشان...
براستی آنها در چنین فضای آکنده از بی عدالتی و تبعیض چه می کنند؟؟؟
آنها که اصالت دینی و اعتقادی و خانوادگی آنان را محدود کرده است با صبر و عقده های روحی و خواسته های سرکوفته روزگاری را با تلخی و رنج می گذرانند تا شاید فرجی شود و سامانی در زندگی پیدا کنند در میان این خانواده های نیازمند بسیارند که از چنین مصونیت اخلاقی و تربیتی و خانوادگی برخوردار نیستند اینها بندها را پاره می کنند، راه فرار از خانه را پیش می گیرند دختر یا پسری که از خانه بیرون شد در پی یک پناهگاه می گردد تا خواسته های دل خود را آنجا پیدا کند. این پناهگاه ها همواره مطمئن نیستند، بلکه عمدتاً صیادانی هستند که در پی صید ارزان در خیابان های شهر و ترمینال ها و پارک ها پرسه می زنند تا صید خود را به چنگ آورند و با اندک بهائی به دام اندازند و آنان را روانه خانه های تیمی فساد و فحشاء کنند.
آمار و ارقام دختران فراری هر روز چهره زشت و ننگین فقر و بی عدالتی و نابسامانی شرائط خانوادگی را در جامعه به تصویر می کشد، اغلب این دختران که در سن و سال نه چندان بالا به دام فساد و فحشاء می افتند در این شرائط رشد می کنند، بخشی از آلودگی های اخلاقی و مفاسد اجتماعی و مواد مخدر و فساد جنسی در این مرداب و لجن زار تولید می شود و به جامعه پخش می گردد. آیا مسئولیت حکومت در این اوضاع و احوال چیست؟ مگر در روایت نخوانده ایم که هرگاه فقر داخل سرزمینی شد دین و ایمان از دروازه دیگر آن دیار بیرون می رود؟ تجربه تلخ استضعاف و بهره کشی از زنان و دختران در جهان مستضعفان ماجرای اسفباری را تصویر می کند که بخشی از آن همان فساد و فحشاء است. که امروزه در جامعه ما رو به رشد است. آیا دستگاه های حاکمه مسئولیت ندارند به این وضع ناهنجار سامانی بدهند؟ آنها که در جای گرم و نرم نشسته اند و برای جامعه نرخ کالا تدوین می کنند از این ناهنجاری ها چه مقدار باخبرند؟ آنها که فرزندان و حاشیه هایشان و مدیران دفاترشان سالی چند بار سفر خارجی می روند و با دلار و ریال!! دور دنیا را گشت می زنند، می دانند در سایه شوم فقر در این جامعه چه اتفاقاتی می افتد؟ آنها که میلیاردها حق این ملت را صرف جشنواره ها و سمینارهای رنگارنگ تشریفاتی در تالارهای مجلل و غیره می کنند، آنها که میلیونها و میلیاردها صرف تزیین دکوراسیون دفاتر کارشان می کنند. آنها که هرچه می خواهند برایشان فراهم است، می دانند بر دلهای زار نیازمندان چه می گذرد؟!
اینست که برای ریشه یابی فساد و فحشاء باید در جستجوی عوامل اصلی و نابودی سریع آن بود/... و تا ریشه مفاسد اقتصادی و بی عدالتی خشکانده نشود سخن از مبارزه با مفاسد اخلاقی گفتن راه به جائی نبرده و هرگز نمی برد.
حاصل این نوشتار اینکه::
... در جامعه از یکسو رفاه و تجملگرایی نقش تخریبی دارد که متأسفانه در تشکیلات ما به وفور هم اینک دیده می شود، و از سوی دیگر فقر و نیازمندی و بی عدالتی که زمینه فساد و فحشاء را فراهم می سازد و فقر و فساد و تبعیض سه واژه نفرت باری است که از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و برای ریشه کن ساختن آنها لحظه ای درنگ جایز نیست و این مسئولیت قوای سه گانه است که با انجام فرامین رهیری معظم، بی چون و چرا باید در این پیکار وارد شوند و گرنه همه چیز بر باد است. و دستاوردهای ارزشمندمان که حاصل خون های مطهر شهیدان است در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت.
یکی از بهترین روش های مبارزه با انحصار طلبی زیر دستان، دوری کردن مسئولان رده بالا از انحصار طلبی است؛ چنان که پیشوایان دینی ما چنین بوده و چنین کرده اند. از ابو اسحاق سبیعی نقل شده است که علی (علیه السلام) در بیت المال چیزی باقی نمی گذاشت (وهمه را میان مردم تقسیم می کرد)، مگر آنچه را که در آن روز نمی توانست تقسیم کند؛ و می فرمود:«ای دنیا!دیگری را بفریب» ؛ و هیچ چیزی از فیء را به انحصار خود در نمی آورد و چیزی را به خویشاوندان و نزدیکانش اختصاص نمی داد.
روش دیگر مبارزه با انحصار طلبی، توجه در گمارش افراد است؛ چنان که حضرت می فرماید: «دربانان و اطرافیان خود را از نیکان برگزین و کسانی از آنها را که امتیاز خواه و متجاوز و فاقد انصاف اند، از خود دور گردان و به احدی از کسان خود واطرافیان ات قطیعه ای وامگذار و به آنان اجازه مده که ملکی را برای خویش گیرند»
دسترسی راحت مردم به حاکمان: درباره مردي نزد اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه السلام رفتم که او را سرپرست گرفتن ماليات کرده بود. آن مرد بر ما ستم مي کرد. وقتي خدمت ايشان رسيدم، ديدم که ايستاده و آمادة خواندن نماز است. وقتي مرا ديد، باز ايستاد و با روي گشاده و مهر و مدارا به سوي من آمد و گفت: خواسته اي داري؟ گفتم: بلي؛ و جريان ظلم آن مرد را به ايشان گفتم. آن حضرت گريست و گفت: خدايا! تو گواهي که من به آنها فرمان ستمگري بر بندگانت و رها کردن حقوق تو را نداده ام. آنگاه از جيب خود، تکه پوستي در آورد و درآن چنين نوشت: به نام خداوند بخشنده مهربان... هنگامي که نامه ام را خواندي، کارهايي را که در دست توست، سامان ده تا کسي را روانه کنيم از تو باز ستاند، والسلام. آنگاه آن نامه را به من داد، من آن را آوردم و به فرماندارش سپردم وبزرگ ترين چيزي که خداوند متعال واجب گردانيده است از حقوق، حق حاکم بر مردم و حق مردم بر حاکم است؛ واجبي که خداوند هريک را بر ديگري واجب گردانيده و از اين طريق، نظمي را براي الفت و دوستي ايشان قرار داده است و مايع عزّت دين شان قرار داده است. پس مردم اصلاح نمي شوند، مگر بوسيله اصلاح حاکمان و حاکمان اصلاح نمي گردند، مگر به پايداري مردم ...(سيدرضي، خطبه 216
کاش اینجا هم مردم راحت به حاکمان دسترسی داشتند وانها را نهی از منکر میکردند وحاکمان فقط گوش به حرف مشاورانشان نبودند واگرچنین بودفقر وفسادی در جامعه نبود