یکشنبه 10 دي 1396 , 11:23
دیگر ترکیب" جانباز غریبی پر کشید" را نیاورید!
چه خوب است رسانه ها به حکم واسطه از رنج و مرارت زندگی جانبازان مطلب بزنند و مسئولان هم با آگاهی به این علم، به رفع و فتق و رتق مشکلات این عزیزان اقدام کنند.
مرتضی قنبری وفا- متاسفانه هنگامی که یک جانباز پس از تحمل سال ها درد و مشقت به درجه رفیع شهادت نائل می شود، می شوند سوژه خبر رسانه ها و از آنها تجلیل می شود. این در حالی ست در هنگام حیات توجه کافی و وافی به زندگی آنان نمی شود.
چه خوب است رسانه ها به حکم واسطه از رنج و مرارت زندگی آنان مطلب بزنند و مسئولان هم با آگاهی به این علم، به رفع و فتق و رتق مشکلات این عزیزان اقدام کنند. دیگر جانبازان ضایع نخاعی دیگر بیماری نا آشنایی ندارند و یک پزشک عمومی هم می داند ابن جانباز چه نیازهایی دارد.
دیگر شهادت مظلومانه برای یک جانباز نخاعی، حرف غریبی است، بچه گانه است، کی را می خواهند گول بزنند؟ اکنون دیگر زخم بستر را همه می دانند و علت بروز آن را نیز می دانند، اصلا" نامش، خودش آمده (زخم بستر) یعنی بستر عامل این بیماری است، ولی اینکه هنوز این بیماری در میان جانبازان به این مقدار رواج دارد حیرت آور است.
دیگر به اینجا رسیده ایم که چه کنیم تا جانباز دچار زخم بستر نشود؟ قبول داریم که کمی سخت است، اما سلامتی عزیزانمان آنقدر ارزش دارد که به پیشگیری بپردازیم.در ضمن زخم بستر دیگر یکی از آشنا ترین بیماری شایع در جانبازان است، بیماری هایی در بین جانبازان است که شاید صلاح ندانند خود جانبازان از آن مطلع شود و پزشک معالج به خانواده آنان توصیه می کنند که فقط اعضای در جه یک خانواده جانباز بدانند و حتی مستقیم به جانباز نگویند چه بیماری دارد.
این دیگر چه حکایتی است؟
متاسفانه با اینکه بالغ بر 30 سال است از پایان جنگ گذشته، حکایت پالایش سلامتی جانبازان غیر حرفه ای باقی مانده، سال هاست که بحث سلامت پالایش جانبازان به این مفهوم که باقیمانده سلامتی جانبازان مورد توجه قرار بگیرد در واحد بهداشت و درمان بنیاد شهید کلید خورده، اما در عمل می بینیم هرچه جانباز مسن تر می شوند، به نحو غیر طبیعی به تحلیل سلامتی پیش می روند و بیماری آنان تشدید و جالب است نسبت به درصد آنان نیز کم توجهی می شوند.
هنگامی که پزشکان تشخیص می دهند که فرد جانباز باید به خارج از کشور اعزام شود دیگر تعلل چه توجیهی دارد که به قطع عضو بیمار جانباز منجر می شود؟ بی توجهی به سلامتی جانبازان نه تنها به شخص جانباز بلکه به جامعه جانبازی لطمه زده و باعث بی اعتمادی به سیستم بهداشت و درمان بنیاد شهید منجر می شود.
یعنی بنیاد شهید هنوز قانع نشده که رعایت نکات پزشکی و بهداشتی، هم مانده سلامتی جانباز را باعث می شود، هم هزینه های درمان به مراتب کاهش خواهد داد؟ یا باید 30 سال دیگر هم به انتظار بنشینیم تا بنیاد به این باور برسد.
فقط از مسئولان بهداشت و درمان بنیاد شهید تقاضا داریم به جای انفعال، از خود تحرک بیشتری به خرج دهد تا شاهد باشیم هم سلامتی جانباز در زمان خود مورد توجه قرار گرفته و هم هزینه های آن نیز کمترمی شود.
نقش رسانه ها در این وادی تعیین کننده است و اگر مکرر مورد ذکر قرار بگیرد، متولیان امر مجبور به ایفای نقش پر رنگ تر خواهند بود و شاید آنقدر آن را جدی بگیرند تا شاهد شهادت مظلومانه، جانبازانی که اعضای بدن آنان در اتاق عمل قطع می شود نباشیم.
حال باید هم بنیاد شهید و هم رسانه ها به این امر اهتمام بورزند تا جانبازان نیز خودشان نقش پالایش سلامتی را جدی گرفته و در ابتدای امر شخص جانباز جلودار شود و خود برای پالایش سلامتی به مراکز درمانی مراجعه کنند.
رسانه ها اطلاع رسانی شفاف و هدف ساز کنند و بنیاد شهید هم این راه را برای جانبازان به سهولت برسانند، اگر این دو به درستی کار کنند، می توانیم امیدوار باشیم که یک خانواده ایثارگر، کمتر دچار هزینه های مالی و روانی شود.
گویا پس از فوت شهید محسوب می شویم که بی ریا بگویم که از اینکه در قیامت با همرزمان شهیدمان محشور میشویم احساس مسرت دارم اما چه بر سر خانواده ام می آید؟
حال که وضعیت فرزندان شهدا را می بینم مانند بیکاری و بی خانمانی از آینده خودم ترسی ندارم اما از آینده خانواده ام احساس نگرانی می کنم .
هم اکنون فرزندم دانشجو بوده و در دانشگاه هویت پدرش را مخفی می کند ، گویا ما جنایت کرده ایم در حالیکه باید سینه سپر کند و با افتخار بگویند من فرزند یک جانبازم.
حالا چه کسی مقصر است؟ نسلی که انقلاب کرد و جنگید، یا نسلی که ما را به این شرایط رسانده.
وضعیت به گونه ای شده که در بنیاد هم جانبازان درصد پائین فکر می کنند باعث و بانی کمبودهای بودجه بنیاد و دولت اقشار ما جانبازان 70 درصد هستیم.
ما جانبازان 70 درصد خیلی مظلوم واقع شده ایم ، همین الان هستند کسانی که با خواندن مطلب من می گویند بابا خوشی زده زیر دلش آنقدر گرفته که تا آخر عمر بی نیاز است.
فقط کافیست هر کس که این فکر را می کند یک روز با یک جانباز 70 درصد زندگی کند و به عینیت شاهد درد و رنج ما باشد.
ما با افتخار رفتیم جنگیدیم ، اگر امثال ما نبودند ایران از عراق و سوریه بدتر بود ، منت نمی گذارم اما شما هم به اندازه یک ارزن انصاف داشته باشید و اینقدر به زخم ما سوزن نزنید .
اگر خیلی نا راضی هستید راه باز است بروید سوریه و در راه مدافعان حرم جانباز شوید.
آیا توقع امثال من زیاد است؟
بنده هم راضی به نوشتن نام خودم نیستم تا شما ...