بهشت زیر برف

من خریدار سر دار نبودم که شدم
اینقدر عاشق و بیمار نبودم که شدم

آمدم رد شوم از کوچه ی معشوق فقط
قبل از آن مست و گرفتار نبودم که شدم

در بساطم نه طلائی نه کلافی نه دلی
اصلاً انگار خریدار نبودم که شدم

هیچ کس مثل من اینقدر بدهکار نبود
در این خانه طلبکار نبودم که شدم

عقل من بود سر جای خودش قبل از این
کوچه گرد سربازار نبودم که شدم

در دلم حس عجیبی ست،نمیدانم چیست
اصلاً آواره ی دلدار نبودم که شدم

خواب بودم همه ی عمر خودم را صد حیف
دل شب این همه بیدار نبودم که شدم

سوختم تا که بسوزد همه جا از سوزم
از غم یار خبردار نبودم که شدم

محسن صرامی

ما یه زمانی در جایی و مکانی گذران زندگی میکردیم که ارزشمون میلیارها تومن بر آورد می شد .
چون یک مدافع بودیم یک رزمنده بودیم . پس بخاطر دفاع از حاک وناموس کشور برای بسیاری از آقایان امروزی با ارزش ترین و گرانبها ترین موجود آن زمان بودیم .
چون در زمان مناسب و مکانی مناسب و مردمی قدر شناس مناسب در خور بودیم.
حال بسیاری از آقایان که نگاه بالابه پایین دارند طوری فکر میکنند که تصویب قانونهای بی پشتوانه آنها لطفیست در حق بهترین مردان این سرزمین .
تجربه شصت و سه ساله زندگی من بمن آموخت که باید در همان زمان ومکان مناسب تمام سنگهای خودت را با کسانیکه روزی خود را بالاتر و بهتر از تو می پندارند سوا میکردی .
که در این روزهای نخوت و پلشتی مسوولین زوار در رفته بچه های جان برکف گذشته را با ارزش تومن به تومن اندازه گیری کنند .
آری دلاوران ما زمان و مکان خوب را به اعتماد اعتنا از دست دادیم .
به هوش باشید تا دیگر به هر ننه قمری رای ندهید . که ارزش شما را فقط تا روز رای گیری حفظ میکند . اینان گرگانی هستند کا خود را در پوست خرگوش بزور جا داده اند .