شنبه 22 ارديبهشت 1397 , 11:13
پرونده ام را ناقص کردند!
علی خزای- برادرانی که مسئول هستید صدای منو امسال، من رو خفه نکنید! به خدا سؤگند یاد می کنم که هیچی به جز واقعیت نیست!
بنده از ناحیه اعصاب و روان بر اثر موج گرفتگی در منطقه جنگی چنگوله در تاریخ ۶/۱/۶۳ دچار ناراحتی های روزافزون اعصاب و روان شدم. با دوندگی زیاد با داشتن گواهی دو شاهد همرزم و صورت سانحه و تاییدیه دکتران معتمد ایثارگران استان و تائیدیه ماده ۳ که کد جانبازی به بنده دادن.
براثر خصومت شخصی آقای د کارمند بنیاد شهید نهاوند، پرونده ام را ناقص کرد و به کمیسیون ماده ۱۶ تهران ارسال کرد و با دوندگی های زیاد بنده را تشویق به شکایت از ماده ۱۶ کرد و در دیوان عدالت اداری پرونده را مسدود کرده!
بعد از گذشت حدودا" ۱۰ سال مجددا پرونده تشکیل دادم. با همان مدارک که از سپاه دریافت کرده بودم و ۶ ماه گذشت و خبری از پرونده بنده نیست! آیا اینگونه مسائل را رهبر عزیزمان میداند یا کمیسیون ماده ۱۶؟
لطفا جهت رضای خداوند منان حق مظلومان را ضایع نکنید. والله که دور از شأن انسان ست که پرونده ها را از عمد ناقص کنی. بنده درخواست احقاق حق می کنم.
خدا نگهدار
به بهانه این مقاله نکته مهمی رو خدمت شما عرض کنم.
سال ها قبل که در کمیسیون های متعدد در بیمارستان بقیه الله تهران برای موضوع اثبات شیمایی شدن بنده برگزار شده بود پرونده ای با چندین برگه که حکایت از آسیب های البته مختصر(ا این که می گویم مختصر چون اصرار پزشکان آن بیمارستان بر چشم پوشی از اصل بیماری شیمایی شدن بود و سعی می کردند با ذره بین و وسواس خاص که حکایت از کم لطفی داشت با رزمند گانی که آسیب دیده بودند برخورد کنند و این جانب هم یکی از آن ها بودم ) شیمایی شدن من از ناحیه ریه و پوست و چشم داشت،جمع آوری شده آن را در پوشه ای بزرگ به بنیاد شهید منطقه یک قم تحویل دادم تا در کمیسیون ارتقاء درصد جانبازی مطرح شود که این امر به دو سه سال تاخیر انجامید و آخر امر که برای بار چندم از تعیین تکلیف پرونده جستجو کردم دیدم به طور کلی تمام مدارک پزشکی اثبات کننده آسیب شیمیایی من مفقود شده و با تعجب پرسیدم مگر چنین چیزی امکان دارد که چندین صفحه گزارش که در پوشه ای بزرگ بوده به سادگی گم شود که باز هم متولیان بنیاد شهید منطقه یک قم تکرار کردند بله و گفتم تکلیف من چی می شود با پر رویی گفتند که اگر خودت مایلی دوباره باید به تهران بروی و این آزمایشات را از نو انجام بدی! با ناراحتی بسیار از ساختمان خارج شدم و انگار نه انگار اتفاقی افتاده خیلی راحت گزارش های پزشکی که به عنوان امانت تقدیم بنیاد می کنی را نابود می کنند. و این طور می شود که اگر بگویم شتر با بارش تو بنیاد شهید گم میشه راست گفتم.بروید تحقیق کنید.!