سه شنبه 02 بهمن 1397 , 12:35
سخنانی متفاوت از یک اصلاح طلب؛
تودهنی جلایی پور به فرماندهان فتنه آینده
۵۰ درصد از مخاطبان گفته بودند که فساد اقتصادی زیاد یا خیلی زیاد است اما وقتی به مصادیق فساد توجه کردیم، برای مثال، روی موضوع رشوه، بیش از ۷۰ تا ۷۵ درصد گفته بودند که نه رشوه دادند و نه رشوه گرفتند.
روزنامه شرق به تازگی در گزارشی با اشاره به انجام یک نظرسنجی در سازمان بهزیستی نوشت: ادراک ما از آسیبهای اجتماعی در جامعه یک ادراک اغراق شده است.
شرق همچنین با اشاره به گفتههای تقی رستموندی، رئیس سازمان بهزیستی مینویسد:
۵۰ درصد از مخاطبان گفته بودند که فساد اقتصادی زیاد یا خیلی زیاد است اما وقتی به مصادیق فساد توجه کردیم، برای مثال، روی موضوع رشوه، بیش از ۷۰ تا ۷۵ درصد گفته بودند که نه رشوه دادند و نه رشوه گرفتند. یعنی این نشان میدهد چیزی که در واقعیت است با آن چیزی که مردم در ذهنشان نسبت به فساد اقتصادی وجود دارد، فاصله معناداری دارد.
در ادامه این گزارش که کانال امتداد آنرا بازنشر داده است، «حمیدرضا جلاییپور» جامعهشناس و از فعالان اصلاحطلب نیز مصاحبهای انجام داده و با اشاره به آمار مثبت کشور و لزوم واقعنمایی به جای سیاهنمایی تأکید میکند:
«از نظر جامعهشناسی، جامعه ایران یک "جامعه در حال فروریزی" نیست، مگر جامعه کاهگل است که فرو بریزد؟! براساس مجموعهای از شاخصها، ایران در مقایسه با سایر جوامع یک "جامعه متوسط" و مطالباتی است.»
او همچنین میافزاید:
ایران نه مثل فنلاند بالای جدول کشورها است نه مثل سومالی در پایین جدول است. مثلاً ایران بر اساس شاخص آموزش، بهداشت، درمان، امنیت جزء ۲۵ کشور جهان است و البته براساس شاخص فساد، رانتخوری و سرمایهگذاری پایین جدول است.
*صحبتهای جلاییپور را میتوان فصل نوینی در اظهارات سراسر سیاهنمایانه اعضای ستاد اصلاحات و تأکیدات آنها بر فروپاشی ایران دانست.
صحبتهایی دقیقاً بر خلاف آنچه که عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، سعید حجاریان، حسامالدین آشنا، غلامرضا ظریفیان و مصطفی تاجزاده تأکید دارند.
ما در ادامه تعدادی از صحبتهای این افراد را که ملازم با القای «فروپاشی جامعه و نظام ایران» و بصورت کلی «سقوط کاپیتان»! است را به مخاطبان محترم ارائه میکنیم:
۱_ سعید حجاریان: دورنمای روشنی نداریم… چشمانداز منفی است .[۵]
۲_ عباس عبدی: جامعه ایران به بنبست رسیده و نمیتواند به بقای خود ادامه دهد [۶]… تبعیض و تحقیر پهلوی علیه مردم منجر به سقوط شد و جمهوری اسلامی هم دچار تبعیض است! [۷]… اکنون، جامعه ایران در مواجهه با وضعیتی غیر کارکردی است و چشماندازی هم برای خروج از آن وضعیت وجود ندارد .[۸]
۳_ محمدرضا تاجیک: ایران «کشتی تایتانیک» است که اسیر گرداب شده و در همین لحظات نیز مردم ایران هم دچار یک فروپاشی ذهنی شدهاند… ایران امروز کشوری دچار بیماریهای روانی، اقتصادی و سیاسی است که این امراض هماکنون در یک جا متقاطع و متراکم شده، ضمن اینکه ایران هم در شرایط فقدان تصمیم و تدبیر قرار دارد و همه چیز قفل شده است! (اشاره به محتوای یکی از مصاحبههای اخیر تاجیک )[۹]
۴_ غلامرضا ظریفیان: در زمینههای مختلفی در این سالها –در ایران- اتفاقات خوبی افتاده است، اما نمیتوان گزارشهای رشد و ارتقا ارائه کرد ![۱۰]
۵_ مصطفی تاجزاده: این جامعه لجن است. گرسنهایم و میخواهند بروند دریای مدیترانه .[۱۱]
قضاوت درباره صحبتهای مهم جلاییپور و اظهارات این فعالان ستادی اصلاحطلب که فقط طی ماههای اخیر منتشر شدهاند را به مخاطبان محترم وامیگذاریم.
در اینجا ذکر یک نکته ضروریست و آن اینکه معتقدان به فروپاشی نظام اسلامی و آنانکه حتی وعده زنده بودن جریان خود در «فردای براندازی» را نیز صراحتاً دادهاند اما به لحاظ آمار و ارقام دستشان تهی است و برای همین است که در صحبتهای آنها صرفاً گزارههای مندرآوردی و یا اقوالی مثل «همین که میبینید»، «دیگران میگویند»، «آشکار است» و نظرات غیر مستند تمام شخصی زیاد است.
ما در مجموعه وبلاگ مشرق طی ماههای گذشته بارها و بارها گفتههای سیاهنمایانه این افراد را با ارائه آمار و اسناد متفاوت و عموماً بینالمللی مقایسه کرده و قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم گذاشتهایم.
در واقع به گواه همین آمار و ارقام ما معتقدیم که جمهوری اسلامی ایران در چهلمین سال عمر پر برکت خویش توانسته است دستاوردهای اقتصادی بزرگی داشته باشد که یکی از بارزترین آنها ارزان بودن نان، سوخت و مالیات در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
صد البته در این میان و البته به مدد ناکارآمدیهای دولت محترم، مشکلاتی نیز دامن مردم و اقتصاد کلان کشور را گرفته است و مبنای اصلاحطلبان فوقالذکر برای القای فروپاشی کشور نیز به همین مشکلات است اما همانطور که اشاره شد آمارهای موجود حکایت از آن دارد که وضعیت کشور اگرچه با مشکلاتی مواجه است اما هرگز با «بحران اقتصادی» مواجه نیست و فرض فروپاشی اجتماعی و سیاسی نیز درباره ایران متصور نیست.
مگر آنکه القائات اشاره شده بتواند بروز و ظهور خیابانی پیدا کند (اشاره به گفتههای مداوم حجاریان در ایران زمینه)، گُر بگیرد و آنوقت است که باید همهچیز را به تقدیر و بصیرت مردم و خواص واگذار کرد...