چت سخیف و مبتذلی که محمدعلی ابطحی رئیس دفتر و معاون رئیس دولت اصلاحات با یک خانم خبرنگار اصلاح طلب انجام داد، رفتن در تله یک پرستوی اصلاح طلب بود یا بی ترمزی و یلگی اخلاقی؟
دفاع عجیب و تمام قد اصلاحطلبان از قتل میترا استاد توسط نجفی، آنقدر سوال برانگیز و قبیح است که سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در بیانیهای از فعالان اصلاحطلب درخواست کرد «به تنش ها و تشتت ها خاتمه دهند». اگرچه واکنش طبیعی که انتظار میرفت، انفجار خشم عمومی از این جنایت و همدلی با مادر و پسر سیزده ساله قربانی باشد، اما ماجرا روندی کاملاً متفاوت یافت. ماشین تبلیغاتی و پروپاگاندایی و رسانهای عظیمی بلافاصله به راه افتاد. جریانی که از اصلاح طلب داخلی تا ضدانقلاب خارج نشین تشکیل شده بود از مقتول یک هیولا ساختند و از قاتل یک قربانی مظلوم. اما نکته جالب در این میان موضعگیری های متفاوت فمنیست ها بود. این دسته از مدعیان اصلاح طلبی که سالها خود را مدافع حقوق زنان معرفی کرده بودند و با خشونت علیه زنان مبارزه می کردند، به یکباره تمام شعارهای خود را فراموش کرده و بدون آن که چیزی اثبات شود طرف قاتل را گرفتند و در این مسیر، هر تهمت زشتی که برای تبرئه نجفی می توان استفاده کرد را به مقتولی که کمترین توان دفاع از خود نداشت، بستند.
هفته گذشته خبر قتل میترا استاد که بعد از ازدواج با شهردار تهران به میترا نجفی شهره شده بود، در آپارتمان شماره 2701 برج آرمیتای سعادتآباد واقع در خیابان خوردین تهران رسانهای شد. بررسیهای اولیه نشان داد مقتول در حمام و با 2 گلوله به قلب و دستش به قتل رسیده است. با وجود اینکه همه شواهد نشان میداد نجفی قاتل همسر دوم خود است اما رسانههای اصلاحطلب در اقدامی غیرحرفهای سعی در تبرئه نجفی داشتند و با عناوینی مثل نجفی متواری نشده، تحقیقات از همسر مقتول در حال انجام است، نجفی در صحنه قتل نبود و... میخواستند افکار عمومی را منحرف کنند تا این که چند ساعت بعد سرانجام محمدعلی نجفی با مراجعه به پلیس آگاهی و معرفی خود، به قتل همسرش اعتراف کرد. اما این رسانه ها بازهم دست از تلاش برای تبرئه نجفی برنداشتند و بی پروا و فقط با نگرش قبیله ای، لگدپراکنی به پیکر بی جان مقتول را ادامه دادند تا حدی که کم مانده است از قاتل جنایتکار، قدیس بسازند!
درهمین راستا صدرا محقق دبیر گروه اجتماعی روزنامه اصلاحطلب شرق، برای توجیه قتلی که نجفی انجام داده است، بدون هیچ مستندی، به مقتول نسبت زنای محصنه داد و نتیجه گرفت او مهدورالدم بوده و نجفی حق داشته تا او را به قتل برساند!
از سوی دیگر زنان معروف فمینیست اصلاحات مثل شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده، که رگ گردنشان علیه خشونت خانگی بیرون میزند ترجیح دادند در این ماجرا سکوت کنند و کلمهای در همدلی با زن قربانی و محکومیت جنایت همحزبیشان نگویند. اما جالب تر وکلای فمینیستی مثل شادی صدر و مهرانگیز کار هستند که سالها به اسم مقابله با خشونت خانگی اسلامهراسی کرده اند و خود را مدافع حقوق زنان و منتقد خشونت علیه آنان معرفی کرده اند، این روزها در بی بی سی فقط و فقط از حقوق شوهر سیاستمدار دفاع کردند و کلمهای علیه اصل جنایت حرف نزدند! برخی از سلبریتی های فمنیست مانند مهناز افشار که هر اتفاقی را بهانه ای می کنند تا جامعه ایرانی را زن ستیز معرفی کنند، در این ماجرا به یک باره روزه سکوت گرفته اند!
اما در جنایت اخیر، عده ای دیگر مدعی شده اند مقتول "پرستو" بوده؛ اصطلاحی که درباره زنان وابسته به سرویس های جاسوسی برای به دام انداختن سیاسیون به کار می رود. اگر برفرض محال که چنین چیزی حقیقت داشته باشد، این سوال مطرح می شود که چرا برخی مدعیان اصلاح طلبی (به ادعای خودشان) آغوششان برای پرستوها باز است؟ از سوی دیگر چت سخیف و مبتذلی که محمدعلی ابطحی رئیس دفتر و معاون رئیس دولت اصلاحات با یک خانم خبرنگار اصلاح طلب انجام داد، رفتن در تله یک پرستوی اصلاح طلب بود یا بی ترمزی و یلگی اخلاقی؟
اما افراطیون مدعی اصلاح طلبی برای تبرئه قاتل، می کوشند نهادهای امنیتی داخلی را متهم کنند. در اینجا سوالات متعددی پیش می آید. غوغا کنندگان امروز، چرا همان دو سال قبل، ادعای خود را مطرح نکردند تا پروژه مدعایی را ضد پروژه کنند و سودش را ببرند؟!
سوال دیگر این که نجفی قریب یک سال و نیم است که دیگر شهردار نیست و هیچ سمتی ندارد؛ با این وصف، پرستو گذاشتن کنار او چه خاصیتی دارد؟ نجفی وقتی کنار رفت، چه مسئولیتی داشت که همسرش بخواهد اسرار او را فاش یا او را تهدید و باج خواهی کند؟ مگر مشکلات و تخلفاتی که نجفی را می توانست نگران کند؛ و یا خدای ناکرده ارتباطات ضد امنیتی.
همسر نجفی از او چه آتو هایی می توانسته داشته باشد؟ نجفی اگر صادق بود، چرا به مراجع قضایی شکایت نکرد تا بدین ترتیب خود را خلاص کند؟ اگر هم مقتول قصد اخاذی شخصی داشته، چرا آن را به نهادهای امنیتی می چسبانند؟ این آتوها از چه جنسی است که نجفی را واداشته تا سنگینی بار جنایت را به جان بخرد و آن موضوع یا موضوعات را تبدیل به راز سر به مهر کند؟
طبق گزارش پلیس و مراجع قضایی، "در صحنه جنایت، گوشی تلفن همراه مقتوله پیدا نشد؛ ولی بعد از مراجعه ماموران به خانه دیگر که قصد بازداشت نجفی را داشتند، با گوشی های میترا استاد در آن خانه مواجه شدند". در واقع، نجفی هنگام خروج از محل جنایت، گوشی های مقتول را همراه خود برده بود. چرا؟! او احتمالا چه چیزهایی را از گوشی حذف کرده است؟
حالا که افراطیون مدعی اصلاح طلبی، باب بحث زن جاسوس و پرستو و از این قبیل مسائل را برای تبرئه نجفی از جنایت قتل همسر گشوده اند، بد نیست خیانت شماری از زنان نفوذی در اردوگاه مدعیان اصلاح طلبی را یادآور شویم. این گروه، پس از ارتکاب خیانت های فراوان در احزاب و نشریات این طیف و درست بیخ گوش سیاستمداران ارشد آنها، از کشور متواری شدند.
مسیح علینژاد
وقتی به گذشته برمیگردیم نام مسیح علینژاد با خاتمی و اصلاحات گره خورده است. او و بسیاری از کارشناسان امروز رسانههای ضدانقلابی همچون بیبیسی فارسی و رادیو فردا و … همان خبرنگاران روزنامههای زنجیره ای اصلاحات هستند که پس از در افتادن با انقلاب و مردم، به خارج فرار کردهاند.
مسیح علی نژاد، با نام اصلی «معصومه علینژاد قمی »، زاده 1355 در روستای قمی کلای بابل، در خانوادهای مذهبی و وفادار به نظام است. او کار خبری خود را در دوره اصلاحات و از روزنامه همبستگی (1378) آغاز کرد. او بعد در کسوت خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا»، با نوشتن گزارشهای جنجالی از مجلس نامی برای خود دست و پا کرد.
او در نهایت به جرم افشای اسناد اداری مجلس و بیاحترامی به قوانین، از مجلس هفتم اخراج شد. او کار خبری خود را با روزنامههای «شرق»، «بهار»، «وقایع اتفاقیه» و «هم میهن» ادامه داد و در نهایت آخرین روزنامه داخلی که با آن کار کرد، اعتماد ملی، ارگان حزب اعتماد ملی مهدی کروبی بود.
روند پرترهسازی از علینژاد توسط مطبوعات غربی در مقالاتی چون «مسیح در برابر احمدی نژاد» (7 می 2008، هفتهنامه تایمز آمریکا) ادامه یافت تا او را به زاویه گیری هر چه بیشتر نسبت به منافع کشورش تشویق کند. امری که متأسفانه نه تنها درباره علینژاد که در مورد بسیاری دیگر از روزنامهنگاران اصلاحطلب هم جواب داد.
در همان دوران(2008-2011) صحبتهایی درباره ارتباط او با تیم مهاجرانی-بهنود وجود داشت و این که از جانب آنها حمایت مالی میشود. البته شواهدی هم از کمکهای «م - ه» که بعد از انتخابات دهم به بهانه سرکشی به دانشگاه آزاد واحد آکسفورد به آنجا رفته بود، به شبکه روزنامهنگاران سبز لندننشین وجود داشت.
علینژاد تا جایی پیش رفت که «مایک پمپئو»، وزیر خارجه دولت ترامپ، که یکی از سه ضلع مثلث «ایران-ستیزی» حلقه اول ترامپ (در کنار جان بولتون و رودی جولیانی) محسوب میشود، با «مسیح علینژاد» _ (معصومه علینژاد قمی)، از چهرههای به شدت فعال رسانهای ضدانقلاب، دیدار و از او به خاطر آنچه "شجاعت و سخن گفتن از مسائل زنان و تعهد مداومش به دفاع از حقوق بشر در ایران" خوانده شد، تقدیر کرد.
شادی صدر
شادی صدر متولد ۱۳۵۳ وکیل و روزنامهنگار فمینیست ایرانی و فعال حقوق زنان به شمار می آید. او در حدود پانزده سالگی با ماهنامه سروش نوجوان وارد حوزهٔ روزنامهنگاری شد، سپس با ماهنامه همشهری همکاری کرد. در دانشگاه رشته حقوق را انتخاب کرد و دبیر سرویس حقوقی روزنامه زن شد. روزنامه ای که به علت توهین به احکام اسلام و حجاب توقیف شد. صدر در مدتی که در ایران بود چند نوبت دستگیر شد. شادی صدر چند ماه پس از فتنه 88 از کشور خارج و متعاقب آن از وزارت خارجه آمریکا جایزه شجاعت گرفت.
صدر به عنوان یکی از مخالفان جمهوری اسلامی مدتی است به آمریکا مهاجرت کرده و به دلیل سخنان ضدایرانی خود به بهانه دفاع از حقوق زنان جوایز متعددی را از نهادهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی دریافت کرده است.
این روزنامه نگار زن اصلاح طلب چندی پیش عکسی از خود در فیسبوک منتشر کرد که حاوی توهین نابخشودنی به ساحت مقدس امام حسین(ع) بود که در فضای رسانه با خشم کاربران ایرانی مواجه شد. صدر این روزها در رسانههای ضدانقلاب مشغول دروغ پراکنی علیه جمهوری اسلامی ایران است.
مرجان شیخ الاسلامی
شیخ الاسلامی یکی از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی است که تاکنون متهم به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به این مبلغ و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون و ۶۵ هزار و ۵۲۹ یورو و هشت میلیون و۷۱۰ هزار و ۳۸۴ دلار شده است که سال ۹۶ از کشور متواری شده و مانند برخی دیگر از اختلالگران اقتصادی به کانادا فراری شده است.
او مدیرمسئول خبرگزاری میراث فرهنگی و همزمان بهعنوان دبیر سرویس پارلمانی روزنامه همبستگی مشغول به فعالیت بود. وی پیشتر با همکاری برخی از خبرنگاران اصلاحطلب این خبرگزاری را راهاندازی کرد و از زمان اصلاحات تا دوران دولت دهم با دولتهای مختلف همکاری کرد.
«مسیح علینژاد»، خبرنگار اصلاحطلب فراری که حالا به جرگه ضدانقلاب پیوسته و با رضا ربع پهلوی و سلطنتطلبان همپیمان شده است در بخشی از کتاب خود با عنوان «باد در موهایش» درباره رابطهاش با این زن مینویسد: «مرجان شیخالاسلامی، دبیر سیاسی روزنامه همبستگی مرا زیر بال و پر گرفت.»
او در انتخابات مجلس ششم به عنوان عضو جبهه مشارکت و عضو تحریریه روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی «سعید حجاریان» کاندیدا شد. در آن سال شعار وی برای شرکت در انتخابات مجلس ششم «خاتمی را تنها نمیگذاریم» بود.
وی ازجمله عناصر ضدانقلاب و اصطلاحاً براندازان است و همین اواخر نیز به مجلس نمایندگان آمریکا پیشنهاد داد که تحریمها علیه ایران را افزایش دهند.
فریبا داوودی
فریبا داوودی مهاجر کارشناس و مشاور دفتر مشارکت زنان اصلاحات، خبرنگار روزنامه های اصلاح طلب، مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (دولت خاتمی), مشاور وزیر علوم و مشاور وزیر ارشاد اسلامی دوران اصلاحات) بوده است.
فرناز قاضی زاده
فرناز قاضیزاده روزنامه نگار ایرانی و مجری شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی، متولد۱۲ آذر ۱۳۵۳ در تهران است. قاضیزاده سالها در روزنامههای ایرانی فعالیت کرد. او از سال ۱۳۷۵ کارش را در هفتهنامه «خانه» آغاز کرد. بعد از آن در سال ۱۳۷۷ به روزنامه ایرانیان سپس به روزنامه زن رفت.
قاضیزاده همچنین سابقه فعالیت در روزنامه نشاط، جامعه روز، آفتاب امروز، هم میهن (به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی) و «یاسنو» را دارد.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، قاضیزاده بههمراه مسعود بهنود، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و حسین باستانی روزنامه اینترنتی روزآنلاین را راهاندازی کردند. در فوریه ۲۰۰۵ بهعنوان تهیهکننده رادیو، به استخدام بیبیسیفارسی درآمد. در بیبیسی، قاضیزاده علاوهبر تهیه گزارش، بهعنوان مجری برنامههای رادیویی کار کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ بهعنوان مجری تلویزیون فارسی بیبیسی کار خود را آغاز کرد.
فاطمه حقیقت جو
فاطمه حقیقتجو فعال سیاسی و نمایندهٔ اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی در سال۱۳۴۷ در جنوب تهران به دنیا آمد. وی در جریان استعفای دستهجمعی نمایندگان مجلس پس از عدم موفقیت برای اجرای اصلاحات مورد نظر خود و دوستان اصلاح طلبش در مجلس، استعفایش توسط اعضای این مجلس در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۲ پذیرفته شد.
وی به بهانه ادامه تحصیلات از کشور خارج شد و ماهیت وابسته خود را به غرب و تفکرات سکولار آن در اجرای برنامه های برنامه های ضد ایرانی آمریکا و انگلیس نشان داد.
نازنین زاغری
بر اساس آنچه که سایت خبری پارس نیوز منتشر کرده است نازنین زاغری جاسوس انگلیسی که مدتی در زندان های ایران به سر می برد، برای سازماندهی بخشی از روزنامه نگاران اصلاح طلب و آموزش های پیشگیرانه پوششی برای لو نرفتن و ارسال اخبار خاص و جهت دار به ایران آمده بود. شبکه قوی بود و مخفی و به ظاهر خبرنگار کار میکرد اما در اصل جاسوس بود و نفوذ کرده در برخی از نهادها.
اینها البته مشت نمونه خروار است و تعداد کسانی که از میان مدعیان اصلاح طلبی، اقدام به نفوذ و جاسوسی، خط دهی و ایجاد انحراف و یا استخدام چهره های سیاسی برای اهداف گوناگون ضد امنیتی کردند، صدها زن و مرد را شامل می شود. در میان عناصر متواری، حتی وزیر و معاون وزیر و برنده صلح نوبل هم دیده می شود.
به نقل از رجا نیوز