07 ارديبهشت 1403 / ۱۷ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 68355
دوشنبه 31 تير 1398 , 11:21
دوشنبه 31 تير 1398 , 11:21
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ولی فقیه عروةالوثقی و رمز پیروزی
امانالله دهقان فرد
صد رحمت به توپ میرزا آقاسی!
حسین شریعتمداری
۴۰ دستاورد عملیات تاریخی «وعده صادق»
ابراهیم کارخانهای
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
تواضع شگفتانگیز
تواضع و فروتنی عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت وقتی من وارد اتاق میشدم، بلند میشد و به قامت می ایستاد. یک روز وقتی وارد شدم روی زانوانش ایستاد.
ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه! شما بد عادت شده اید؟ من همیشه جلوی تو بلند می شوم.
امروز خستهام. به زانو ایستادم.» میدانستم اگر سالم بود بلند میشد و میایستاد. اصرار کردم که بگوید چه ناراحتی دارد. بعد از اصرار زیاد گفت: «چند روزی بود که پاهایم را از پوتین درنیاورده بودم. انگشتان پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی پاهایم بایستم.»
عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگی رفت. این اتفاق به من نشان داد که حاج عباس کریمی از بندگان خاص خداوند است.
(راوی: همسر سردار شهید حاج عباس کریمی
فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص))
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب