جمعه 05 ارديبهشت 1399 , 05:24
«در جستجوی فریده»،«آتلان»،«سفر سهراب»؛
پیشنهاد و معرفی فیلمهای هنروتجربهای
فاش نیوز- در ادامه پیشنهاد و معرفی آثار هنروتجربهای که این روزها درشبکههای پخش آنلاین (VOD) در دسترس هستند، نگاهی کردهایم به مستندهای «در جستجوی فریده» ساخته آزاده موسوی و کوروش عطایی، «آتلان» به کارگردانی معین کریمالدینی و مستند سینمایی «سفر سهراب» به کارگردانی امید عبدالهی.
«در جستجوی فریده»:فیلمی پر امید
آزاده موسوی و کوروش عطایی همکاری با یکدیگر را از دوران دانشجویی و برگزاری هشتمین جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی نهال آغاز کردند. ساخت مستند «از ایران، یک جدایی» اولین تجربه فیلمسازی گروهی آنها بود که تجربه موفقی را در کارنامهشان ثبت کرد. مستند «در جستوجوی فریده» دومین همکاری مشترک آنها از موضوع پیچیدهای برخوردار نیست و داستان زنی را روایت میکند که در آغاز دهه ۴۰ زندگیاش به دنبال خانواده اش میرود و هویت خود را جستوجو میکند.
آزاده موسوی درباره آشنایی با شخصیت این مستند و داستان او توضیح دادهاست:«ماجرای فریده سوژه بسیار جالبی بود که خیلی اتفاقی به آن برخورد کردیم. ماجرا از این قرار بود که فریده وقتی نوزاد بوده، در حرم اما رضا(ع) رها میشود و بعد از مدتی به شیرخوارگاهی در تهران منتقل میشود. فریده در شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی قبول میشود و در ادامه این زوج هلندی او را با خود به کشور هلند میبرند. فریده که از ماجرای زندگی خود با خبر میشود، وقتی ۱۸ ساله است تصمیم میگیرد برای یافتن پدر و مادر واقعی خود به ایران بیاید ولی این تصمیم به دلیل ترس او از ایران تا ۴۰ سالگی به تعویق میافتد».
فریده در وبلاگش داستان زندگیاش را مینویسد و همین نوشتهها میشود جرقه اصلی ساخت مستند «در جستجوی فریده» و روایت سفر او به ایران و دیدار با خانوادههایی که ادعا میکنند خانواده فریده هستند.
«در جستجوی فریده» با نمایش در جشنواره جهانی فیلم فجر و جشنواره سینما حقیقت توانست نظر منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند.این مستند در جشنواره سینما حقیقت چندین جایزه از جمله تندیس هنروتجربه و جایزه ویژه دبیر جشنواره را از آن خود کرد و در پاییز ۱۳۹۷ در سینماهای هنروتجربه اکران شد.«درجستجوی فریده»توانست عنوان پرفروشترین مستند هنروتجربه را به خود اختصاص دهد و انتخاب آن به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار ۲۰۲۰ موفقیتهای این فیلم را تکمیل کرد.اگرچه این مستند نتوانست در اسکار موفقیتی کسب کند اما عنوان اولین مستندی که نماینده سینمای ایران به اسکار بود را به خود اختصاص داد.
کوروش عطایی در گفتوگویی با سایت هنروتجربه درباره مضمون این مستند تاکید دارد:«مساله «در جستجوی فریده» بیشتر از اینکه خانوادهها باشند، خود فریده است. به همین دلیل فیلم را از هلند شروع کردیم. میخواستیم آدمها این شخصیت را که بحران هویت دارد بشناسند. فریده بیشتر دنبال خودش است تا خانوادهاش. دنبال آن هویت ایرانی است. دنبال آن چیزی است که همه این سالها شنیده اما هیچوقت از نزدیک ندیده است. اینکه ایران چه شکلی است، آدمها چطور اینجا زندگی میکنند و خانواده ایرانی یعنی چی».
آزاده موسوی هم به حس امیدواری فیلم اشاره دارد:«از همان دیدارهای اول با فریده احساس کردیم خیلی کاراکترِ فیلم است. خودِ کاراکترِ فریده برای ما جذاب شده بود. با هر شخصیت دیگری، این که پدر و مادر او دقیقا کی هستند مهم میشد و اگر این جستوجو ناموفق میشد، او یک کاراکتر شکستخورده بود اما فریده اینقدر دنبال جستوجو بود و هدفش آشنایی و شناخت بود که ما میدیدیم با این آدم امیدوار و پرتلاش به هرصورت ما میتوانیم فیلم پرامیدی بسازیم».
«آتلان»: در مرز واقعیت و رویا
مستند «آتلان» به کارگردانی معین کریمالدینی درباره یک مربی پرورش اسب به نام علی گوکنژاد و اسب او ایلحان است، اسبی که قرار است مقامهای زیادی نصیب خانواده آنها کند. علی قصد دارد با پولی که از جوایز ایلحان بهدست میآورد ازدواج کند، اما در مسابقه کورس همهچیز بر وفق مراد او پیش نمیرود. ایلحان در شرایط پیشبینی نشدهای قرار میگیرد و علی برای قهرمانی اسبش میجنگد.
مستند «آتلان» وقتی فروردین ۱۳۹۴ اکران خود را در سینماهای هنروتجربه آغاز کرد،جزو موفقترین آثار مستند سینمای ایران بود و سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند جشنواره فجر را از آن خود کرده بود.این مستند در جشنوارههای مطرح مستند جهان نمایشهای موفقی را پشت سرگذاشت و جوایز متعددی را دریافت کرد.
معین کریمالدینی سالهای ۱۳۷۸ و ۷۹ به بهانه یک پروژه دانشجویی با ترکمن صحرا و اسب و اسبدوانی آشنا شده بود و از همان زمان میخواست در این ارتباط فیلمی بسازد. او بالاخره در سال ۱۳۹۰ تصمیم خود را گرفت:« پژوهش ابتدایی را شروع کردم. مختصات و مناسباتی را در ذهن داشتم که وقتی پا به محیط و دنیای تازهشان گذاشتم دیدم دیگر وجود ندارند و شیوههای زندگی و اسبداری کاملا مدرن شده است. دیگر یک مربی اسب را در خلوتش پیدا نمیکردید چون شیوههای اسبداری خیلی اجتماعی شده بود. آن قدر جلو رفتم تا بعد از مصاحبه با ۳۶ یا ۳۷ مربی، علی را پیدا کردم. این جریان حدود سه ماه طول کشید. اگر اشتباه نکنم اردیبهشت ۹۱ بود که علی را پیدا کردم. حدود دو ماه و نیم تا سه ماه طول کشید تا ارتباط عاطفی و دوستی خودم را با علی جا بیندازم و بتوانم به او نزدیک شوم و این مطلب را منتقل کنم که ساختن این فیلم یک موضوع جدی است.بهجرأت میتوانم بگویم که این مرحله از فیلم یکی از سختترین مراحل کارم بود. علی و خانوادهاش باید مجاب میشدند و به من اعتماد میکردند. من با خانواده یا در واقع سوژهای طرف بودم که همنژاد، همزبان من نبود. شرایط طوری بود که این آدمها بهراحتی نمیتوانستند اعتماد کنند و واقعا حق داشتند. به هر حال اعتماد شکل گرفت و بعد از آن پژوهش داستانی فیلم را شروع کردم تا داستانکهای فیلم و روایت اصلی را پیدا کنم. اصلا علاوه بر داستانکها روایت اصلی فیلم را هم در این دوره پیدا کردم».
«آتلان» به معنی همیشه با اسب باش است و این مستند با داستانپردازی و روایت سرراست خودش به راحتی تماشاگر را با خود همراه میکند و تماشای آن احساس خوب و خوشایندی را به همراه دارد با تصاویری زیبا،قاب بندیهای چشمنواز و موسیقی شنیدنی.
«سفر سهراب»: چه کسی بود صدا زد سهراب
سهراب شهیدثالث یکی از کارگردانیهای کنجکاوی برانگیز برای نسل جدید است، کارگردانی که تاثیر او بر سینمای نوین ایران در مطالب مختلفی ذکر شده و در گفتوگوهای بسیاری از سینماگران به آن اشاره شدهاست.در این میان نام دو فیلم از این کارگردان «طبیعت بیجان» و «یک اتفاق ساده» بیش از همه آثار او برای نسل جوان تاکید و تکرار شدهاست.مستند «سفر سهراب» به کارگردانی امید عبدالهی پرترهای متفاوت درباره سهراب شهیدثالث و یکی از مهمترین مقاطع کار و زندگی این سینماگر پیشرو را یعنی زمانی که موفق به ساخت دو فیلم مهم «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بی جان» شد به تصویر میکشد.
«سفر سهراب» یازدهمین تجربه فیلمسازی عبدالهی است.او دلیل ساختن این مستند را پاسخی به کنجکاوی و عطشی عنوان میکند که نسل جوان نسبت به سهراب شهید ثالث پیدا کردهاست.این کارگردان در گفتوگویی با سایت هنروتجربه موضع خود در این مستند نسبت به سهراب شهید ثالث را محترمانه توصیف میکند:«من کنار شهیدثالث ایستادهام، نه روبرویش هستم و نه پشت سرش. نگاه من نگاه یک دانشجوی سینماست که میخواهد یاد بگیرد. پروسه ساخت «سفر سهراب» برای من مثل یک کورس دانشگاهی بود. نشستم مطالعه کردم، فیلم دیدم، خواندم، سینمایش را تحلیل کردم و حتی دنبال علاقههای او رفتم. مثلا درباره چخوف و بونوئل هم تحقیق کردم و دوباره آثارشان را مرور کردم. باید تمام جوانب این شخص را بررسی میکردم، از جمله این حواشی دوست داشتنی برای برخی از مخاطبین مثل خانواده، مهاجرتش یا مرگش یا حتی نحوه نگاه معترضانهاش. گفتار متن هم طوری است که انگار دارم با او مکالمه میکنم یا گفتوگوی دو سویهای با صحبتهای ویدئویی او دارم. اما در شکلگیری نهایی کار آخرش همه چیز از فیلتر ذهنی من عبور میکند. به نظرم لازم است مفاخر فرهنگ و هنر ما از منظرهای متفاوت دیده شوند و خب باب پرداختن به سینماگر مهمی مثل شهیدثالث بسته نیست. اما در مستند «سفر سهراب» من کنارِ شهیدثالث ایستاده بودم».
نکته قابل تامل در این مستند این است که کارگردان تلاش کرده تا اطلاعاتی بکر و تازه را از زندگی و روحیات شهید ثالث به نمایش درآورد و شاید به همین دلیل هم پژوهش این فیلم سه سال طول کشیدهاست.عبدالهی در مورد آرشیو فیلم گفته است:« این آرشیوهایی که در فیلم من هست، کلاً آرشیوهایی است که به شکل منحصر به فرد به قصد استفاده در این فیلم پیدا کردم و هیچکس دیگری این آرشیوها را ندارد. بخشی از این آرشیوها از خانواده شهیدثالث به امانت گرفته شده و قول دادیم تنها در این فیلم استفاده شوند و بخشی دیگر را هم در مسیر پژوهش و جستوجوهایمان کشف کردیم».
* منبع: هنر و تجربه