چهارشنبه 29 مرداد 1399 , 07:00
آشنایی با جانباز نخاعی، محمد خردمند
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی!
این جانباز نخاعی نایینی میهماننواز بسیار علاقهمند بوده تا خود مکانی را برای جانبازان نخاعی که به عنوان میهمان به شهر نایین میآیند، مهیای پذیرایی نماید اما بنا بر پیشنهادات، قسمتی از...
فاشنیوز - جانباز نخاعی، «محمد خردمند» که به مدد پروردگار، در هفتمین دههی زندگی خود همچنان سالم، شاداب و پرانرژی در میان جانبازان و جامعه حضور دارد؛ بهطوری که از ابتدای گفتوگو تا انتها با انرژی بسیار مثبتی به سوالاتمان با صبر و حوصله بسیار پاسخ میدهد.
جانباز نخاعی، مهدی اسدزاده، از اعضای هیأت مدیرهی انجمن جانبازان نخاعی که اکثر آنان را به خوبی می شناسد، با شناختی که از این جانباز نخاعی دارد، وی را جانبازی خوشبرخورد، شاداب، صادق، صبور و بسیار اهل سفر و اهل ورزش و فعال در عرصههای اجتماعی و بسیاری خصلتهای خوب دیگر توصیف میکند.
با آرزوی سلامتی بیشتر برای همهی ایثارگران و جانبازان و این جانباز عزیز نخاعی، برای بهرهگیری از تجربیات و خاطراتش، پای گفتوگویمان با ایشان مینشینیم.
فاشنیوز: آقای خردمند با تشکر از حضرتعالی؛ لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.
- بنده «محمد خردمند» متولد 1329 زادهی شهرستان نایین و کارمند ادارهی آموزش و پرورش و رییس سازمان نهضت سوادآموزی بودم. دارای 8 برادر و 5 خواهر که پدر و مادر، هر دو به رحمت الهی رفتهاند. تحصیلات ابتدایی را در نایین و پس از آن تا دورهی فوق دیپلم را در تهران گرفتم. پیش از انقلاب کارمند یک شرکت آمریکایی بودم که در سال 56 وارد آموزش و پرورش شدم. سال 58 به دستور حضرت امام(ره) و دستور شهید «دکتر باهنر»، رییس سازمان تدارکات نهضت سوادآموزی شدم.
فاشنیوز: مجروح شدنتان چگونه اتفاق افتاد؟
- (5 مهرماه) روز حصر آبادان که قرار بود عراقیها آبادان را بگیرند، مجاهدین خلق(منافقین) هم به وزارت نفت یورش برده بودند. من هم از طرف اداره، برای شرکت نفت ماموریت داشتم. درب شرکت نفت که رسیدم، یکی از گلولههای آنان نصیب من شد و از مهرهی چهار ضایعه نخاعی هستم.
فاشنیوز: از زندگی مشترکتان برایمان بفرمایید.
- بنده در سال 1365 ازدواج کردم. درسال 1371 اولین فرزندم و در سال 1381 دومین فرزندم متولد شد.
فاشنیوز: رابطهتان با همسر و فرزندانتان چگونه است؟
- من با همسر و فرزندانم بهروز و علی بسیار رفیق هستیم. همسرم، همدم و همسفر من است؛ بهطوری که اگر ایشان نبود، شاید امکان یک سفر هم برایم نبود.
فاشنیوز: شادابی و چهرهی خندانتان ناشی از چیست؟
- بنده راز شادابی و زندگی خود را در «مسافرت» یافتهام. بسیار اهل سفر هستم؛ بهطوری که تمام نقاط ایران و یا به گونهای تمام استانهای کشور را گردیدهام و ایرانگردی را بهطور کامل انجام دادهام؛ بهطوری که یکبار با همسر و فرزندم که خیلی کوچک بود، مدت سه ماه، با یک پیکان مسافرتمان را از نایین آغاز و در مسیر تهران، قم، اراک، اهواز، بوشهر، بندرعباس، زاهدان و چابهار ادامه دادیم و دوباره به نایین برگشتیم.
فاشنیوز: قبل از مجروحیت هم اهل سفر بودید و یا بعد از مجروحیت، آن را شروع کردید؟
- قبل از مجروحیت هم بسیار سفر میرفتم. البته آن موقع مجرد و نوجوان بودم و با پدر و مادر سفر میکردم بهطوری که نزدیک 200 بار به مشهد مقدس سفر کردم.
فاشنیوز: با توجه به هزینههای سنگین سفر، مشکلی از این بابت ندارید؟
- البته سفر خرج دارد اما با اندک هزینه هم میشود مسافرت کرد. ما در طول سفر اصلاً به رستوران و یا هتل نمیرویم. هرجایی که باشیم، همسرم صبح زود همان غذایی را که در خانه آماده میکند، در جاده هم فراهم میکند. البته هیچ هتل و جایی مناسب وضعیت ما جانبازان نخاعی نیست؛ بنابراین محل استراحت و خواب ما یا در مساجد و یا در خانه معلم شهرهاست. حتی یک بار ساعت 8 شب به شهرستان کنگان رسیدیم که ادارهی بسیج این شهرستان، منزل آقای «محسن رضایی» را در اختیار ما گذاشت.
فاشنیوز: علاوه بر ایرانگردی، اگر سفرهای خارجی هم داشتهاید، از تجربیاتی که در این سفرها فراگرفتهاید برایمان بگویید.
- بله. به کشورهای آلمان، فرانسه، بلژیک، عربستان، دوبی، ارمنستان، عراق، سنگاپور و مالزی نیز سفرهایی داشتهام. به اتفاق یکی از دوستان جانبازم که به کشور آلمان، بلژیک و فرانسه سفر کردیم، در آنجا اتوبوسهایی وجود داشت که کف آن تا سطح زمین پایین میآمد تا جانباز ویلچری بهراحتی بتواند سوار و یا پیاده شود. در هیچکدام از این کشورهایی که نام بردم، هیچگونه مشکل ترددی مترو و اتوبوس وجود ندارد. تنها در کشور ارمنستان بود که مشکل وجود داشت؛ آن هم به دلیل اینکه کشورشان نه معلول و نه جانباز دارد، در این زمینه کاری صورت ندادهاند. البته چون به جادههای آلمان و فرانسه آشنایی نداشتیم، در ایستگاههای مترو به اشتباه پیاده میشدیم و مجبور میشدیم دوباره مترو سوار شویدم و در محلهایی پیاده شویم که دارای آسانسور بود.
فاشنیوز: در سفرهای خارجی مترجم همراهتان هست؟
- خیر. مترجم نداشتیم اما با همان زبان بیزبانی و کمی انگلیسی و دست و پا شکسته منظورمان را میرساندیم.
فاشنیوز: با این گشتوگذار داخلی و خارجی "دنیا" را چگونه دیدید؟
- عالی و ایران از همه جا عالیتر. منتها اگر دولتمردان ما کمی به مردم توجه داشته باشند، ما کشوری بسیار غنی، زیبا و پر از نعمت و چهار فصل را تجربه میکنیم.
به نظر شما راز یک سفر خوب در چیست؟
- همسفر خوب و با حوصله که البته ولخرج هم نباشد؛ چرا که بنا به تجربه، ولخرجی نامناسبترین چیز در سفر است. اگر ولخرجیهای بیخودی نداشته باشیم، سفر بسیار خوش میگذرد.
در مسافرتها زخم بستر اذیتتان نمیکند؟
- خیر. البته این نکته را هم اضافه کنم که من هرگز از تشکچه روهو استفاده نمیکنم و مدت 40 سال است روی تیوپ فرقون مینشینم. سه تیوپ فرغون دارم که یکی مخصوص ماشین، یکی روی تخت و یکی هم منزل. به هر کشور و یا منطقهای هم بروم، از تیوپ استفاده میکنم و تاکنون هم زخم نشدهام.
اهل میهمانی رفتن هم هستید؟
- متاسفانه هرجایی که بخواهیم برویم، پله دارد؛ بنابراین ترجیح میدهم که بیشتر مهمان دعوت کنیم.
مشکلات جسمی هم دارید؟
- البته سوزش پاهایم زیاد است اما در این چهل سال جانبازی، از یک قرص استفاده نکرده و نمی کنم؛ جز اینکه به تازگی به علت ورم معده تنها یک قرص مصرف میکنم
به نظر شما چگونه شاد زندگی کنیم؟
- زندگی شاد را باید خودمان بسازیم. همسر خوب، فرزندان خوب و صالح و بیتوقع بودن در زندگی، باعث میشود که زندگی شیرین شود. بنده صبح که بیدار میشوم برای دوستان جانباز، اقوام و دوستانم کلیپ شاد میفرستم.
فاشنیوز: رابطهتان با ورزش چگونه است؟
- بسیار عالی. روزی دو ساعت در خانه ابتدا نرمش و بعد هم با وسایل فنر، دمبل و تخته شنا و میل باستانی ورزش میکنم.
فاشنیوز: تغذیه خاصی را دنبال میکنید؟
- خیر. تنها کمخوری. برای مثال نان و پنیر و مقداری میوه. ناهار هم همانی است که در خانه پخته میشود و به اتفاق خانواده صرف میشود. شام هم مختصر و حاضری.
فاشنیوز: توصیه شما به جانبازان نخاعی و غیرنخاعی چیست؟
- سفر بهترین شادابی را برای انسان به وجود می آورد و در خانه ماندن، چیزی جز افسردگی به بار نمیآورد. با همسر و فرزندان خود به سفر بروید.
فاشنیوز: سخنتان با مسئولان چیست؟
- انقلاب ما انقلاب خدایی، دینی بود اما متاسفانه دولتمردان ما کمی با مردم نامهربانی کردند. اگر به خود بیایند که خوب است؛ اگر نه، بپذیرید انقلاب بعدی در راه است.
در پایان قابل ذکر است، این جانباز نخاعی نایینی میهماننواز بسیار علاقهمند بوده تا خود مکانی را برای جانبازان نخاعی که به عنوان میهمان به شهر نایین میآیند، مهیای پذیرایی نماید اما بنا بر پیشنهادات، قسمتی از فضای آسایشگاه "الزهرا" که قبلاً توسط یکی از خیرین این شهر ایجاد شده و در آن تعدادی از دختران معلول ذهنی نگهداری میشوند، با ده اتاق با کلیهی امکانات و تجیهزات کامل در اختیار این جانباز عزیز قرارگرفته تا از جانبازان نخاعی میهمان اقصی نقاط میهن اسلامی در این مکان پذیرایی نماید.
به کوشش صنوبر محمدی