یکشنبه 06 مهر 1399 , 11:55
شما درک نمی کنید...؟
آقای ربیعی! میدونی یه گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی؟ میدونی یه گروهان بره خط ،دسته برگرده یعنی چی؟ میدونی یه دسته بره خط، نفر برگرده یعنی چی؟!
فاشنیوز - جناب ربیعی، سخنگوی دولت در حالی که ماسک به صورت زده بود گفت: «رنج مردم با تکتک سلولهای اعضای دولت احساس میشود.» با تمام احترامی که برای آقای ربیعی قائل هستم و معتقدم او نسبت به دیگر مسؤولان دولت تقریبا" واقعیتر به مسائل کشور نگاه میکند و سابقهی کاری او در جنرال موتورز و دغدغههایی که در زمان وزارت در مورد کارگران داشت، باید بگویم نه آقای سخنگو! هرگز شما درد مردم را احساس نمیکنید..
شما اگر صبحها بهجای خودرویی که با راننده دنبالتان میآید، سوار بیآرتی، مترو یا تاکسی میشدید، درد مردم را میفهمیدید. مردمی که به خاطر یک لقمه نان به دل کرونا میزنند و در اتوبوس مثل دانههای بلال کنار هم میایستند و امیدوارند کرونا با آنها کاری نداشته باشد.
شما اگر میتوانستید با حقوق 2 میلیونی در عصر گرانی و تورم زندگی کنید، درد مردم را میفهمیدید. سرپرست خانوادهای که نمیداند با حقوقی که میگیرد چه کند، به کدام زخم زندگیاش مرهم بگذارد؟
تا به حال سه ماه یا بیشتر حقوقتان عقب افتاده است؟ آیا تا به حال تعدیل شدهاید؟ فقط کافی است تصور کنید صبح با قابلمه غذا به محل کار میرسید، کارفرما به شما میگوید به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتواند تولیدی یا شرکتی که دارد را اداره کند و مجبور است مُهر «تعطیل» است بر در آن بزند، چه حسی پیدا میکنید؟
کدامیک از اعضای دولت پولهایشان را روی هم گذاشتهاند که خانه یا ماشین بخرند و صبح که بیدار میشوند میبینند با پولی که کنار گذاشتهاند ماشین بخرند، دوچرخه هم نمیشود خرید؟
آقای ربیعی یا هر کدام از اعضای دولت که با تکتک سلولهایتان رنچ مردم را حس میکنید! تا به حال برای عقب افتادن دو قسط بانک، آبرویتان رفته است؟ بانک به ضامنهایتان زنگ زده است؟ در گوشیتان پیامکهای جریمهی عقب افتادن یک قسط را دارید؟
واقعا حس پدری که میخواهد برای دخترش جهیزیه بخرد را درک میکنید؟ حس پسری که داماد شده است و نمیداند چگونه خانه اجاره کند و زندگیاش را بچرخاند را درک میکنید؟
میدانید چرا باور نمیکنیم شما مشکلات مردم را درک میکنید؟ چون اگر درک میکردید واقعا برای بهتر شدن وضع کشور کاری میکردید؛ یا حداقل اگر میبینید که نمیتوانید، کرسی ریاست و مدیریت را رها میکردید و با زبانی بیلکنت به مردم میگفتید که نمیتوانید باری از دوش آنها بردارید و استعفا میدادید.
یاد دیالوگ معروف فیلم آژانس شیشهای افتادم که «سلحشور» با بازی رضا کیانیان روی صندلی چرخدار آژانس هواپیمایی نشسته بود و «حاج کاظم» با بازی پرویز پرستویی، با یک ژ-3 در دست میگفت: «میدونی یه گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی؟ میدونی یه گروهان بره خط ،دسته برگرده یعنی چی؟ میدونی یه دسته بره خط ،نفر برگرده یعنی چی؟»
واقعا شما میدانید زندگی با تورم و گرانی یعنی چی؟
|محمدرضا سابقی
توجه کنید:
پیامبران الهی صلوات الله علیهم میفرمایند:
اگر بخواهید بى خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاح هاى پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه هاى آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمت هاى بزرگ براى ملت هاى خود کرده اند اکثر ساده زیست و بى علاقه به زخارف دنیا بوده اند. آن ها که اسیر هواهاى پست نفسانى و حیوانى بوده و هستند براى حفظ یا رسیدن به آن، تن به هر ذلت و خوارى مى دهند؛ و در مقابل زور و قدرت هاى شیطانى خاضع، و نسبت به توده هاى ضعیف ستم کار و زورگو هستند. ولى وارستگان، به خلاف آنانند. چرا که با زندگانى اشرافى و مصرفى نمى توان ارزش هاى انسانى- الهی،، را حفظ کرد.
نتیجه: یک مسئول، برای این که بتواند در ایفای رسالت مهم خویش، که خدمت به مردم و خلائق است، موفق تر عمل کند و بتواند در کنار این امر حیاتی، الگوی خوبی برای افراد جامعه باشد و روحیه مقابله با زورگویان و مستکبران را داشته باشد، باید در زندگی خویش، ساده زیستی را پیشه گیرد و از ذلت پذیری و تسامح با مستکبرین.. و اشرافی گری و رفاه زدگی به شدت دوری کند.
خود دانید..
اگر درک نکنید بدانید که چه زود دیر خواهد شد.
مگر چگونه در این شرایط بحران زده عده ای با حقوق دو میلیونی با مصیبت زندگی می کنند وگروهی مانند جانبازان زیر 25 در صد که شغل و عوایدی نداشته و به لحاظ شرایط جسمی و روحی قادر بکار نبوده در فلاکت مثلا" زندگی می کنند و هیچ نهاد و دستگاهی هم پاسخگو نبوده و در نهایت با عنوان "تسری خدمات رسانی به جانبازان زیر 25 درصد" لاپوشانی می کنند و برای کوتاهی قصور خود اقدام به خرید زمان می کنند.
چقدر سخت است می خوانیم یک جانباز 20 در صد با جیره خواری مردم امرار معاش می کند و چقدر سنگین است گوش مسئولانی که متولی بوده و این سخنان را می شنوند ولی دریغ از یک جو همت.
حالا سه دهه از پایان جنگ تحمیلی می گذرد ، سن رزمندگان و ایثارگران به میانسالی رسیده و دیگر به دنبال چه توجیهی برای این همه غفلت و به خواب زدگی وجود دارد؟
این همه جانبازان ، ایثارگران و دلسوزان فریاد زدند و این همه مسئولان عذر و بهانه آوردند ، بجای اینکه به دنبال مقصر آن بگردیم دیگر سودی ندارد چون دیگر (نوشداری پس از مرگ سهراب) هم نمی شود و فقط منجر به قربانی شدن این گروه هدف جامعه "ایثارگران" شده و می باشد.والسلام.