شناسه خبر : 78184
چهارشنبه 23 مهر 1399 , 11:25
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نگاه گربه‌ای!

فاش نیوز -  بنام خداوند جان و خرد؛ وقتی صدای ترمز و جیغ لاستیک روی آسفالت و سپس برخورد فلزات با هم‌دیگر می‌ید،..

همه جمع می‌شوند تا ببینند تصادفی که بین دو ماشین اتفاق افتاد چه شدتی داشت..

حالا چند نفر آدم در این تصادف مرده‌اند..

خب به مسئولین چه؟

اصلا" به ما چه؟

باید چه کرد تا تصادفات و مرگ و میر ناشی از عدم رعایت زیرساخت‌ها و کوتاهی‌های دیگر کم شود تا انسان‌ها و سایر جانداران به این وضعیت فجیع کشته نشوند ... 

اصلا" به ما و مسئولین چه؟

حتی آن تماشاگری که قدش کوتاه‌تره روی پنجه‌های پایش بلند می‌شود.. تا بتواند شخصا" صحنه را بررسی کند!

یک مقدار از این توجه از «تقلید ناخودآگاه از جمع» حاصل شده،.‌ ..

اما بخش مهمی از آن به این مربوط است که "امروز" "این_آدم‌ها" خبری موثق ندارند..

و له‌ولورده شدن دو تا ماشین، خودش یک خبراست.. آن هم خبر عینی! و موثق.. 

و چه بهتر است که این صحنه کمی هم خون به عنوان اشانتیون داشته باشد،.. حالا کم؛ اما نه زیاد..!

شاید لزومی هم ندارد حتما" برای کسی این صحنه‌ی تصادف و خبر را تعریف کنند..!

همین‌که در مغزشان یا همان ذهن‌شان حک بشود که «امروز روزی بود که له شدن و خرد شدن دو ماشین را دیدم» و این مهم فقط ثبت خاطرات‌شان! بشود.. ظاهرا" برایشان کافی‌ست، ...

چرا؟ برای اینکه آن روزشان متمایز شود!.. 

و زنجیره بی‌خبری و تکرار، شکسته بشود...!

وقتی نگاه از درون برداشته می‌شود،

قطعا" فقط نگاه به بیرون باقی می‌ماند...

که می‌شود به آن گفت "نگاه گربه‌ای‌" ...

می‌دانیم که رزولوشن "چشم گربه‌ها" خیلی کمتر از ماست؛ اما در عین حال به حرکات خیلی حساس‌تراست... 

چیزی که ما از بیست متری می‌بینیم شاید آن‌ها(گربه_ها) در دو متری ببینند؛ اما گربه‌ها حرکتی را در بیست‌متری تشخیص می‌دهند که شاید ما در دومتری متوجهش نشویم...

دوستانی که مستند حیات‌ وحش‌ها را می‌بینند کاملا" متوجه این مسئله شده‌اند. و در "دید گربه" همه‌چیز خیلی مثل هم است؛ مگر این‌که تکان بخورد!.. فقط یک حرکت...و آن تکان خوردن‌ها همان اخبار بهم‌زننده‌ی روزهای تکراری‌اند برای افرادی که مثل گربه‌ها فقط یک سویه و یک بعدی همه چیز را می‌بینند.(متاسفانه)..

دوستان اهل تحلیل و مطالعه متوجه منظور نگارنده هستند..

علی ای‌حال...

وقتی انسان «خویشتن» خود را "متروکه" کند،  مجبور است که در "بیرون" آن «خویشتنش» برای هر تکانی فقط چشم تیز کند...!

و از واقعیت مسائل چیزی نفهمد و نگرش انسانی‌اش همچنان "آکبند" بماند.

حتی شاید تا آخرین نفس‌های عمرش به همان "نگاه گربه_اش" اکتفا کند و بمیرد..

#الذی_علم_بالقلم

#افلا_یعقلون ..

|محمدرضا سابقی

 

اینستاگرام
در جامعه شناسی بحث های مفصلی در این باره شده و یکجانبه گرایی و یا یکسونگری یا فقط از یک بعد به مسیله ها نگریستن و تعطیلی اندیشه و عقل و تفکر بسیار مورد سوال و تعجب بوده و اساسا پیامبران الهی آمده اند تا انسان را به عقل و اندیشه بخوانند. و جامعه ای درست رفتار می کند و به سعادت می رسد که مردمانش درست بیاندیشند و
اهل تدبر و دانش باشند که گفتار درست و عمل نیک و پیشرفت جامعه منوط به آن است.
نه دادا !! نه !
فرار روبه جلو نکن . وایسا جواب قبلی رو بده بعد برو سی خودت .... فرافکنی و استارت هندلی متعلق به گوگوش بود .
هنوز جواب قبلیت مونده زدی شونه خاکی ؟
سلام ، راست گفتی این روزها عده ای تلاش میکنند تا سبک زندگی و ذلت بی فرهنگی غربی را به مردم تحمیل کنند اما خوشبختانه تا امروز به دلیل فرهنگ غنی تشیع و تمدن کهن مهر پرستی هرگز نتوانستند اذهان مردم را منحرف کنند حتی در سالهای دور و اشغال بخشی از سرزمین کشور مردم زبان و فرهنگ را حفظ کردند بلکه اشغالگر را در فرهنگ غنی و اعتقادات دینی هضم کردند. ایران کنام شیران بوده و خواهد ماند گرچه شیر جزو گربه سانان یاشد.
در باره یاداشت ربنا ربنای شجریان نبود و نیز این یاداشت مطلب زیر از کانال لااله الاالله ارسال می شود.

‍ یادتون میاد چند وقت پیش فیلمی پخش شد از یک دادگاه در آمریکا که قاضی و متهم همکلاسی سابق از آب درومدن و متهم با فهمیدن این موضوع و یادآوری چیزی که میتونست باشه و نشده بود گریه اش گرفت؟ این داستان از لحاظی بی شباهت با داستان جمال وفایی و محمدرضا شجریان نیست.
تا کلاس های استاد مهرتاش صاحب تئاتر جامعه باربد شرح زندگیشون فرق چندانی باهم نداشت،هر دو فرزند ملا و قرآن خون بودن و از مراسم مذهبی کارشون رو شروع کردن و حالا رسیده بودن اینجا که آواز رو به شیوه اصولی دنبال کنن،و تازه اینجا وفایی از شجریان جلو هم زد و وقتی پیرنیا و شهناز و غولهای برنامه گلها اومدن به این کلاسها بین اون همه شاگرد، این رو انتخابش کردن خود مهرتاش بهش میبالید،و اگه میخواید بدونید چه استعدادی داشت سوای اجراهای درخشانش در گلها برید و تقلید صداش از خواننده ها رو گوش بدید تا وسعت و رنگ و توانایی حنجره اش رو دریابید! اما خب نقلی هست که شخصیت شما آینده شما رو میسازه و شخصیت شوخ وشنگ و شروشلوغ وفایی تحمل دیسیپلین و چارچوب خشک گلها رو نداشت و از لحاظ مالی هم چیز آینده داری عایدی نداشت.این شد که کاباره ها اومدن سراغش و از اون طرف هم با تغییر مدیریت گلها و اومدن ابتهاج جایی برای اینها نبود،بنابراین وفایی گلها، "نیر"خوان شد و رفت در رقابت با "آمنه" آغاسی!یکی دیگر از اون استعدادهایی که تجویدی بابت از دست دادنشون همیشه به کاباره دارها فحش میداد.این تغییر به همراه شخصیت خود وفایی باعث شهرت خودش و همینطور برادرانش شد و اینطور بود که همیشه مهمان رادیو و جلد مجلات چهاررنگ بود و وارد صنعت فرهنگ عامه پسند یا لاله زاری شدن:پول و شهرت بیشتر و اعتبار کمتر!
شجریان دیرتر وارد رادیو شد سایه اتوریته پدر همچنان سنگین بود و شاید همین به اضافه نوع شخصیت کنجکاوش باعث شد اخلاق حرفه ای خاصی هم پیدا کنه اینکه من آواز میخونم اما لاله زاری نخواهم شد،در دوره پیرنیا که بود در دوره ابتهاج هم با "مرکز حفظ و اشاعه" موقعیت خودشو حفظ کرد در عین فاصله مطمئن با فرهنگ به اصطلاح لاله زاری و البته هوش در انتخاب دوستان و آدمهای به درد بخور کارش و در عین حال طیف روشنفکر هم برای خودش داشت،با شاملو نوار مشترک میداد و خب اعتبار خوبی هم پیدا کرده بود.
انقلاب برنده شدن ایده های این طیف "بازگشت به خویشتن" بود و لاله زاری های بی خبر از سیاست ناگهان حیرت زده شاهد حذف شدن خود بودن.شجریان به مدد اون اعتبار و انقلاب همچنان حضور زیرکانه ای داشت و جمال وفایی کامل حذف و ساکت شد،تصنیف ها و ربنا و آلبومهای شجریان همچنان منتشر میشد در رادیو و تلویزیون، و مجلات خبرهاشو کار میکردن و مردم برای فرار از گیر و گرفت ماموران نوارهای شاید همین وفایی رو شجریان معرفی میکردن،کنسرتها هم حداقل در خارج کشور برقرار بود به اضافه سبک زندگی سالم و کوهپیمایی که الگوی طرفدارنش هم بود از جمله دایی های خودم،از آن طرف وفایی و طیف بسیاری دیگر خانه نشین و افسرده،در عکسهای مهمانی جمعه های دهه شصت مرضیه، وفایی هم دیده میشود با موهای سفید،سیگار بدست با چهره ای تکیده از احتمالا مخدرات،اجتماع بازندگان فرهنگی-هنری انقلاب!
وفایی به خارج از کشور میره و اونجا "ستاره سهیل" میخونه و با "طوطی قشنگم" در عروسی های سروران ارجمند میرقصه و ویدیو از "نیر" میسازه،دیگر کمتر کسی یادش هست این آدم روزی ستاره و سوپراستعداد و کشف فوق العاده پیرنیا برای یکی از فاخرترین محصولات فرهنگی یک قرن اخیر این مملکت بوده.پیشونی پیشونی!
شجریان هم البته با انعطاف و نرمش خودشو تا مقام خسرو آواز ایران و یک شخصیت مهم پس از وفاتش!! بالا میبره، و کسانی افراطی حتی از هم طرازی اون با حافظ و فردوسی سخن میگن و البته در منقبتش گزاف هم کم گفته نشد..!!
عکسها هم سخن میگن در این تنها عکسی که از این دو دیده ام، لازم نیست حتما داستان زندگی این دو را کسی بداند فقط کافی است به زبان بدن این دو دقت کنید تا بدونید که سرنوشت یعنی ترکیبی از تربیت، #انتخاب و #شانس چطور میتونه آدمهایی با خط شروع یکسان رو در خط پایان متفاوتی قرار بده مثل اون فیلم قاضی و متهم!‌..

منبع کانال لااله الاالله
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi