شناسه خبر : 78533
یکشنبه 11 آبان 1399 , 09:43
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نقش شگفت‌انگیز رهبری و فرماندهی امام خمینی(ره) در دفاع مقدس

«خب جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس ما آغاز شد؛ اینجا است که انسان نقش بسیار حسّاس و شگفت‌انگیز رهبری و فرماندهیِ امام بزرگوار را تشخیص می‌دهد. امام در یک چنین شرایطی توانست آغاز جنگ را و بعد تداوم این حرکت را در زیر چشم خود و اراده‌ خود به پیش ببرد و اداره کند. بعضی‌ها انکار می‌کنند، اظهار تعجّب می‌کنند که چطور ممکن است یک روحانی مسنّ پیرمردی در سنین هشتادوچندساله مثلاً بتواند نیروهای مسلّح را در جنگ اداره کند؛ خیال می‌کنند که مدیریّت جنگی و فرماندهی جنگیِ امام به این بود که برود مثلاً درقرارگاه‌های تاکتیکی مقدّم بنشیند عدّه‌ها را جابه‌جا کند، یگانها را این ور و آن‌ور بفرستد. مسئله این نبود، مسئله‌ امام چند چیز دیگر بود اوّلاً مهم این بود و کار بزرگ امام این بود که از اوّل حجم واقعی این کارزار را شناخت، از اوّل فهمید که معنای این جنگ چیست؛ثانیاً یک تشخیص اساسی و حیاتی امام داد و آن این بودکه این مسئله‌ مهم را فقط ملّت ایران می‌تواند حل کند. بعد هم قاطعیّت بی‌نظیر، آن قاطعیّت فوق‌العاده؛ کارهای نشدنی را که به معنای واقعی کلمه نشدنی به نظر می‌رسید رهبری امام و هدایت امام و فرماندهی امام، اینها بود؛ و متأسّفانه نقش امام در نوشته‌های مربوط به جنگ، در بحثهای مربوط به جنگ، مورد غفلت واقع شده!(31شهریور1399)»
جزو مهم‌ترین و برجسته‌ترین خصوصیّات امام بزرگوار است و آن عبارت است از روحیه‌ تحوّل‌خواهی و تحوّل‌انگیزی امام بزرگوار. امام، روحاً، هم یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود. در مورد ایجاد تحوّل، نقش او صرفاً نقش یک معلّم و استاد و مدرّس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیّات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگ‌ترین تحوّلات را در دوران خودشان، در زمان خودشان در حوزه‌های متعدّدی و در عرصه‌های متنوّع زیادی ایجاد کردند(14خرداد1399)
رهبر معظم انقلاب اسلامی دراین سخنان مهم بار دیگر از بی‌توجهی به عدم توجه دقیق به نقش امام(ره) در جنگ گلایه داشتند و پرداختن به آن را به عنوان یک مطالبه حکیمانه و هوشمندانه مطرح کردند.
این بیانات مهم ما را برآن داشت که طی سلسله یادداشتهایی به بررسی نقش و مدیریت امام خمینی(ره) در دوران جنگ تحمیلی بپردازیم در این سلسله یادداشت سعی براین است که درباره موضوعاتی مانند:
 امام خمینی و نظارت و ‌اشراف اطلاعاتی به امر جنگ، نظارت بر عملکرد کارگزاران و مطبوعات، رعایت اصول تصمیم‌گیری، مقابله با عوامل بازدارنده داخلی، پشتیبانی معنوی و فرهنگی رزمندگان و همچنین مقابله با کشورهای استعماری مانند آمریکا و شوروی در جنگ تحمیلی 8 ساله و سایر مسائل مانند تشکیل سازمان بسیج مستضعفین و... پرداخته شود. و درصدد هستیم تحولاتی که حضرت امام خمینی ره در دوران دفاع مقدس از لحاظ ایجاد سبک جدید برای مدیریت این بحران عظیم بین‌المللی ایجاد کردند را مورد بررسی قرار دهیم.
 مدیریت جنگ
با تکیه بر مقابله همزمان با ابرقدرت‌ها
انقلاب اسلامی ایران که برخلاف خواست قدرت‌های سلطه‌گر به پیروزی رسید، از همان آغاز با انواع توطئه‌های براندازانه مواجه شد. اما با رهبری امام خمینی و حضور مردم انقلابی این توطئه‌ها نقش بر آب شد. وقتی قدرت‌های سلطه‌گر نتوانستند مسیر انقلاب را تغییر دهند، سعی کردند از طریق برپایی جنگ تحمیلی از طریق فردی چون صدام، این انقلاب را از بین ببرند. نوشتار پیش‌رو درصدد یافتن راهبردهای بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی(ره) در مدیریت جنگ تحمیلی می‌باشد.
در بخش اول از این سلسله یادداشتها به موضوع الگوی مدیریت امام خمینی در دوران جنگ تحمیلی و همچنین نحوه مدیریت بحران توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت.
الگوی مدیریت امام خمینی(ره)
در دوران جنگ تحمیلی
تاملی در شیوه مدیریت جنگ ازسوی امام خمینی(ره)- به ویژه درسال‌های نخستین آن-الگوی جالبی را ازمدیریت بحرانهای سیاسی نشان می‌دهد.این الگو با توجه به ویژگی منحصر به فردی که دارد،ظرافتها و پیچیدگیهای خاص خود را دارا است.از این الگو می‌توان درسها و آموزه‌های زیادی را برای مقابله با بحرانهای احتمالی فرا گرفت.
مطالعه رفتار و عملکرد امام خمینی(ره) در طول دوران جنگ تحمیلی نشان می‌دهد که ایشان از شیوه مدیریت بحرانها به نحو احسن استفاده کردند.برخلاف تصورعده‌ای که شیوه مدیریت امام را فقط فردی یا در ارتباط مستقیم با مردم می‌پندارند، ایشان درعین حال و همزمان از مدیریت سیستمیک نیز نهایت استفاده را می‌کردند و اصولا به این روش نیز،جنگ را مدیریت کردند.
 جنگ تحمیلی رویدادی بود غیر قابل پیش ‌ینی و بنا به ماهیت خود تنش‌زا. اهمیت این بحران در شرایطی که کشور در حال از سرگذراندن دوران اولیه انقلاب است افزایش می‌یابد و وضعیت بحران در بحران را ایجاد می‌کند.
با آغاز جنگ تحمیلی امام خمینی با تأکید بر انسجام و وحدت درونی و دوری از اختلافات سعی کرد تا اولین گام در برابر این بحران را با حفظ انسجام درونی و استفاده از عاملان انسانی که همه سراپا گوش به فرمان رهبری او بودند، بردارد.در ابتدای تجاوز عراق به ایران، اولین گام پیام به جامعه، برای حفظ خونسردی و برخورداری از آگاهی در برابر اغتشاشاتی است که گروهک منافقین ایجاد می‌کند. امام با هوشیاری در برابر این دو بحران یعنی اعلام جنگ عراق و اغتشاشات منافقین ملت را آرام می‌کند، سپس منافقین را خطاب خود قرار می‌دهد که در صورت تداوم این اغتشاشات در شرایط جنگی آنها نیز همراه و متحد عراق هستند.
در همین زمینه هر ساله حضرت امام خمینی در طول دوران جنگ تحمیلی به مناسبت تجاوز ارتش بعث به خاک ایران پیامی را ایراد می‌فرمودند؛ به عنوان نمونه در پیامی که ایشان در ۳۱ شهریور ۱۳۶۲ ایراد کردند آمده است: «سقوط صدام تا حدی است که حتی با منافقین فراری، که خود از او مفلوک‌تر و شکست‏ خورده‌تر هستند، دست اخوت می‌دهد؛ و منافقین نیز که برای ترمیم ننگ و بی‌آبرویی خود به هر حشیشی متشبث می‌شوند و تنها برای اینکه رادیو بغداد اسمی از این مدعیان نجات خلق ببَرَد با کمال وقاحت با صدام جانی، که با خمپاره‌‏ها و موشک‌ها هزاران زن و مرد و کودک و بزرگ و کوچک این مرز و بوم را شهید کرده است و هر روز شهر‌های این خلق بیگناه را با توپ‌های دوربرد بر سرشان خراب می‌کند، دست اخوت و برادری می‌دهند و رسماً برای آنان جاسوسی می‌کنند؛ و با آنکه سران منافقین در دامن آمریکا و فرانسه مشغول عیاشی و خوشگذرانی هستند، مع‌الأسف عده‌ای نوجوان را با حیله و تزویر گول زده و قدرت تفکر را از آنان سلب نموده‏‌اند. امیدوارم نوجوانان فریب خورده با دیدن این جنایات و روشن شدن همدستی آنان با صدام، دیگر کورکورانه از آنان تبعیت نکنند.»
امام خمینی با بهره‌گیری از آموزه‌هایی که از اسلام داشت و بر اساس توانایی و قابلیت‌های رهبری خویش در هنگام جنگ توانست با شناخت از وضع موجود، تصمیم‌گیری سنجیده و مطابق با شرایط انجام دهد. تأکید بر انسجام و بهره‌گیری از آموزه‌های مذهبی و ایجاد امواج مردمی در برابر نیروی متجاوز درآن شرایط، کاربرد بهینه داشته های کشور بود. ایشان با شناخت از واقعیتها و حقیقتهای موجود سیستم نوپای جمهوری اسلامی، با تلفیق آموزه‌های مذهبی و ملی و برجسته کردن اتحاد درونی توانست تا سرمایه اجتماعی را تقویت نماید و همین امر یکی از ابعاد مثبت مدیریت رهبری در دوران جنگ تحمیلی بود. چنان‌که کشوری که در وضعیت بحران در بحران قرار داشت، توانست با مدیریت صحیح منابع انسانی و تقویت انسجام درونی، جنگ را به نفع خود پایان دهد. تجربه مدیریتی امام خمینی در چنین شرایطی، تبلورآمیختگی توانایی‌های فکری، بسیج‌گرانه و سیاست‌گذارانه ایشان بود.
امام خمینی(ره) ﺍﯾﻤﺎن و ﺗﻮﮐﻞ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﯾﻪ‌ﻫﺎی ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻗﺪﺭت و ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ بی‌ﺍﻧﺘﻬﺎ می‌دﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻣﺮدم ﺍﯾﺮﺍن ﺭﺍ ﺑﻪ آﺭﺍﻣﺶ دﻋﻮت ﮐﺮده و ﺍﺯ آﻧﻬﺎ ﻣﯽﺧواهند «ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﻠﺖ ﺑﺰﺭگ ﺍﯾﺮﺍن ﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻢ ﮐﻪ دﺭ ﻫﺮ ﻣﺴﺄﻟﻪﺍی ﮐﻪ ﭘﯿﺶ می‌آﯾﺪ، ﻗﻮی ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻣﺘﮑﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍی ﺗﺒﺎﺭک و ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺍﺯ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﮐﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ آن ﻗﺪﺭتﻫﺎی ﺑﺰﺭگ ﻧﺘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ؛ﺍﯾﻦﺻﺪﺍم که چیزی نیست».
پیام رادیو ـ تلویزیونی 3 مهر 1359 اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻲ ره)
 البته نکته مهم الگوی مدیریتی همراه با قدرت نرم امام خمینی در جنگ تحمیلی است.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی را،ﻫﻤﭽﻮن اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ، از درﻳﭽﻪ ﻓﻬﻢ ﻣﻌﻨﺎی رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎن‌هایی که در آﻧﻬﺎ «ﺣﻀﻮر» ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ روایت نمود و از این رو هر دو را به مثابه نوعی«ﻣﻌﺮاج ﺟﻤﻌﻲ» تصویرکردکه درآنها این انسانﻫﺎ اراده ﻛﺮدﻧﺪ از ﺧﻮد ﻣﺎدی‌ﺷﺎن ﻓﺮاﺗﺮ رﻓﺘﻪ و ﺑﺎ اﻧﮕﻴﺰه‌ای ﻓﺮاﻣﺎدی و اﻟﻬﻲ، ﺧﻮد ﺣﻘﻴﻘﻲ و ﻳﺎ در واﻗﻊ، ﺧﺪاﻳﮕﻮﻧﮕﻲ ﺧﻮﻳﺶ را ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﻨﺪ و در اﻳﻦ راه، از ﺧﻮد ﻣﺎدی و ﺧﺎﻛﻲ‌ﺷﺎن ﺑﮕﺬرﻧﺪ.اﻣﺎم خمینی(ره) ﺑﺎ اﻳﻦ ﺷﻴﻮه رواﻳﺖ‌ﮔﺮی، ﺗﻬﺪﻳﺪﻫﺎی ﻣﺎدی و ﺧﺎﻛﻲ، از ﺟﻤﻠﻪ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﻴﻠﻲ را در ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻓﺮﻋﻲ و ﺗﺒﻌﻲ ﻗﺮار داد و ﻫﻤﻴﻦ ﻓﺮﻋﻲ ﺷﺪن و ﺗﺒﻌﻲ ﺷﺪن ﺑﻮد ﻛﻪ آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﺮد. در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل، اﻳﻦ ﺷﻴﻮه رواﻳﺖ ﮔﺮی ﺑﺮای اﻣﺎم، ﻣﺎﻫﻴﺘﻲ اﺻﻴﻞ داﺷﺖ ﻧﻪ ﻛﺎرﻛﺮدی. ﺑﻪ ﺑﻴﺎن دﻳﮕﺮ، اﻳﻦ رواﻳﺖ ﺑﺮای اﻣﺎم اﺻﺎﻟﺖ داﺷﺖ ﻧﻪ ﻃﺮﻳﻘﺖ اﻳﻦ ﻫﮋﻣﻮﻧﻲ ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﻲ، ﺗﺒﻌﺎت ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻴﺰ داﺷﺖ. ﻣﻬﻢ‌ﺗﺮﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺪ ﺳﻴﺎﺳﻲ آن، ﺑﻪ ﺣﺎﺷﻴﻪ راﻧﺪه ﺷﺪﮔﻲ و ﻛﻨﺎرﮔﺬاری ﮔﺮوﻫﻬﺎ و ﻛﻨﺶ‌ﮔﺮان ﺳﻴﺎﺳﻲ ﭼﭗ و راﺳﺘﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ در ﭼﺎرﭼﻮب ﮔﻔﺘﻤﺎن اﺳﻼم ﻣﻜﺘﺒﻲ ﻧﻤﻲ‌ﮔﻨﺠﻴﺪﻧﺪ و در ﺿﺪﻳﺖ ﻳﺎ ﻏﻴﺮﻳﺖ ﺑﺎ آن ﻣﻌﻨﺎ میﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ضدانقلاب ازآﻧﻬﺎ ﻳﺎد ﻣﻲﺷﺪ.
مدیریت بحران امام خمینی(ره)
در دوران جنگ تحمیلی
رهبری بی‌بدیل امام خمینی در هر مرحله ای از مراحل بحرانها،جلوه های متفاوتی از مدیریت بحران را ازخود نشان داد،و نقش متنوعی را ایفا نمودند و از ابزارهای ارزشی و جدیدی استفاده می‌کردند و زمینه‌های ظهور فرآیندهایی ایجاد شد،که درعین حال توانست کاری کند که همزمان طی 8سال جنگ تحمیلی انقلاب اسلامی با بخش قابل توجهی از ویژگی‌های ساختار نظام دوقطبی نیزمواجهه و مقابله نمود.در روند فرایند جنگ ایران وعراق نقش مدیریتی امام خمینی در مهار بحران نشان دادکه، بهره‌گیری دقیق و مهم رهبرکبیر انقلاب ازمقاومت مردم ایران و کمک به افزایش روحیه مقاومت در اقشار گوناگون،به ویژه رزمندگان و نیروهای نظامی،از جمله مولفه‌هایی بود که باعث شد،فشارهای نظام بین‌الملل تا حد زیادی بی‌اثر شود. از جمله این موارد می‌توان به توافق و تشریک مساعی شرق و غرب و اجماع درصدور قطعنامه‌های شورای امنیت و تلاش برای انزوای ایران و تحریمهای تسلیحاتی ایران‌اشاره کرد.
 هر یک از این اقدامات هوشمندانه امام خمینی به ویژه کلید واژه مهم مقاومت را می‌توان به عنوان یکی از الگوها و نشانه‌های مدیریت بحران در منازعات بین دوکشور، منطقه‌ای و بین‌المللی دانست. تداوم چنین الگوی مدیریت بحران، جلوه‌هایی از سیاست یکپارچگی، متقاعد سازی، مقابله جویانه و حتی موازنه‌سازی و بازدارندگی را اجتناب ناپذیر می‌ساخت.
امام خمینی به عنوان مدیر بحران، خود را مسئول می‌دیدند تا با کوچک شمردن حادثه، به مردم ایران قوت قلب داده و آرامش و امنیت را در جامعه برقرار سازند. با گسترش ادامه جنگ و تداوم تجاوزات عراق به ایران، امام خمینی از سویی صدام را یک دیوانه و کار او را دیوانگی دانسته و از طرف دیگر، باتوجه به دیدگاهشان در مورد جنگ و تقسیم جنگ به دوگونه حق و باطل، جنگ ایران و عراق را جنگ اسلام و کفر دانسته و برضرورت دفاع از اسلام تأکید می‌کنند ازآنجائی که امام خمینی که روندحوادث از مقابل نگاه دوراندیش ایشان عبور می‌کرد، تیزبینانه و به خوبی دریافتند که عامل اصلی در این تهاجم سراسری، آمریکا است.
عمق تحلیل امام خمینی در تداوم جنگ به خوبی عظمت بیان سرشار از هوش محیطی وی را به اثبات می‌رساند که آمریکا و متحدان غرب و منطقه‌ای به رغم سیاست پیدا و پنهان خود، درسالهای پایانی جنگ دست خود را روکردند و حمایتهای بیشماری از هر حیث از رژیم عراق آشکار نمودند.
گام بعدی حضرت امام در مدیریت بحران جنگ حماسی است. از یک سو انقلاب در مراحل اولیه خود قرار داشت و هنوز نیروهای کشور به سازماندهی و تشکیلات مناسب دست نیافته بودند و از سویی نیز جنگی روانی مبنی بر پیروزی عراق در آغاز جنگ شکل گرفته بود. کسانی مانند هنری کیسینجر پیش‌بینی کرده بودند عراق در یک جنگ ده روزه می‌تواند بر جمهوری اسلامی پیروز شود. همچنین همان روز بختیار که شناخت بیشتری از بقیه مردم ایران داشت سقوط نظام جمهوری اسلامی را ظرف چند ماه محقق دانست و صدام در روز اول جنگ گفته بود که هفت روز دیگر به تهران خواهیم رسید.
حماسی بودن در چنین شرایطی به این معنا است که امام به عنوان رهبر فکری، بسیج‌گر و سیاستگذار، با اطمینان در هشدار به شروع جنگ، عراق و حامیانش را مورد خطاب قرار می‌دهد و می‌فرماید: «گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او ثابت خواهم کرد که اینها، این اذناب آمریکا قابل ذکر نیستند...» (صحیفه امام؛ ج‏ 13، ص 221)
مطالعه رفتار و عملکرد امام خمینی(س) در دوران دفاع مقدس نشان می‌دهد که ایشان از شیوه مزبور مدیریت بحرانها، بیشترین بهره را برای اداره احسن جنگ برده‌اند. نمونه بارز این نوع مدیریت نیز، تأکید خاص حضرت امام به نقش شورای عالی دفاع بود. این شورا که مطابق قانون اساسی برای اداره امور جنگ تشکیل شده بود؛ نقشی اساسی در تصمیم‌گیریهای مرتبط با جنگ داشت. امام در سخت‌ترین شرایط جنگ تحمیلی نیز از این شورا سلب مسئولیت نکرد و همواره، بر تمرکز تصمیم‌گیریها در آن تأکید داشت.
نقش امام به عنوان مدیربحران بین‌الملل بویژه در جنگ تحمیلی، در امور رهبری و فرماندهی عالی جنگ، قاطعانه، گره‌های کور و بن‌بستهای ایجاد شده دربرنامه‌ریزی‌های رزمی و نظامی را باز می‌کرد. از مهم‌ترین آنها در عزل بنی‌صدر نخستین رئیس‌جمهور اسلامی و فرمانده کل قوا بود و فرمان شکست حصر آبادان،آزادسازی سوسنگرد و... می‌توان نام برد.
روش‌هایی به کاربرده شده توسط امام خمینی،در مدیریت بحران جنگ تحمیلی عبارتند از:
 توان کشف واقعیت‌ها، توانایی رهبری در هدفگذاری و وادارسازی و بهره‌برداری از منابع درجهت اهداف جنگ و در مهار و کنترل بحران منطقه‌ای و بین‌المللی علیه ایران اسلامی؛ تبیین ایشان دارای ویژگیهای فوق‌العاده که در آن الگوهای تصمیم‌گیری موجود به‌وسیله وضعیت اضطراری را در هم می‌شکند. در سخت‌ترین شرایط در جنگ تحمیلی، امام خمینی اقدامات جدی و مهم، برای مقابله با ضعف نهادهای تصمیم ساز و مجریان، براساس سیگنالهایی که از محیط دریافت می‌نمود، صورت دادند.
 از جمله این اقدامات عبارتند از: مقابله با افراد و مسئولانی که براساس تئوریهای سازه انگاران و لیبرالیسم، و با در نظر گرفتن سایر مولفه‌های موثر در حوزه غربگرایی، قصد اتخاذ تدابیر استراتژیک را داشتند؛ که این تصمیمات، می‌توانست خطرات زیادی را برای منافع کشور،به ویژه در حوزه اداره جنگ فراهم کند.
یکی ازمهم‌ترین موارد و برخورد امام خمینی با برخی مسئولان در دوران جنگ تحمیلی،در مسئله خرید سلاح از آمریکا مربوط است که بعدها به قضیه مک فارلین مشهور شد.
 این نقش مدیریتی امام حاصل سیاستگذاری مبتنی بر پیش‌بینی، پیشگیری، مداخله هوشمندانه و اتخاذ تدبیر استراتژیک، با بهره‌گیری از تکنیک‌های روانی، چانه زنی، برقراری ارتباط آشکار و پنهان و یا تلفیقی از هر دو با بازیگران دیگراست.
که نمونه‌های مهمی از این تدابیر استراتژیک و تصمیمات هوشمندانه امام خمینی در دوران جنگ را می‌توان اینگونه نام برد.
تصمیم‌گیری در مورد نحوه انجام عملیات در داخل خاک عراق و یا چگونگی انجام مذاکرات دیپلماسی در سازمان ملل‌متحد برای دفاع از جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین‌المللی و تصمیم سرنوشت‌ساز در مورد پذیرش قطعنامه سازمان ملل متحد برای پایان دادن به جنگ و یا مخالفت صریح حضور نیروهای نظامی داخل کشور به طور همزمان در جبهه مقاومت سوریه و لبنان موارد مورد‌اشاره ،از عوامل اصلی توانایی امام خمینی(ره)، برای ارزیابی عواقب اقدامات در دستورکار و انتخاب بین گزینه‌ها به صورت عقلائی در حد مطلق‌انگارانه و براساس چگونگی درک از خطراست. که همواره باعث شده بود، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، اقدام به موقع و عاجل، برای دستیابی به اهداف غایی انقلاب اسلامی، و پیروزی درجنگ تحمیلی را داشته باشند و نظام اسلامی و ملت ایران را
هدایت کنند. به اعتقاد امام خمینی، همه توطئه‌های قدرت‌های جهانی علیه ما از جمله جنگ تحمیلی و سایر بحرانها برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و الگو بودن نظام اسلامی برای سایر ملل جهان، برای ابرقدرت‌ها بی‌سابقه و غیرقابل تحمل می‌باشد. به لحاظ نظری، انقلاب اسلامی، اساس نظم بین‌المللی را که پس ازجنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، زیر سؤال برد.
نظمی که به دلیل وجود سلطه دو ابرقدرت جهانی در روابط بین‌المللی، پذیرفته شده بود. رهبر تاریخ‌ساز انقلابی را بنیان نهاد که از دل بحرانها بسان تیغی دو لبه همزمان علیه کاپیتالیسم و کمونیسم به کار گرفته شد بطوری که آن دو ابر قدرت برای مهار آن با تحمیل جنگ اتفاق نظرداشتند.
منابع:
ـــــــــــــــ
1-ارجینی، حسین(1394)، «راهبردهای امام خمینی(ره) در مدیریت دفاع مقدس»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال دوازدهم، شماره42.
2-پورسعید، فرزاد،(1391)، «اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻲ(ره) و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﺮم دﻓﺎع ﻣﻠﻲ؛ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﻴلی»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پانزدهم شماره مسلسل57.
3-محمدی، جمشید(1396)، «مدیریت بحران امام خمینی(ره) در دوران جنگ تحمیلی»، ماهنامه پژوهش ملل،سال دوم، شماره20.

 

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi