جمعه 07 آذر 1399 , 13:15
مارادونا در قاب سیاست
او رفت و ما چه میدانیم در عالم ماندگار، پروندهاش چیست و سر و کارش با کدام سرنوشت است؛ اما بابت ایستادن در کنار مردم مظلوم فلسطین و سپر کردن سینهاش در برابر رفتار طاغوتی شیطان بزرگ...
فاش نیوز - اسطوره فوتبال بود، یعنی همان اندازه که ما حاج قاسم، شهید قدس را ارج مینهیم، فوتبالیها و بلکه ورزش دوستان او را تکریم میکنند. (از قدیم گفتهاند در مثل مناقشه نیست؛ و الا حاجقاسم کجا و دیگران) شهرت افسانهایش تا حدی بود که انگار خیلیها باورشان نمیشد او در جمع آدمهای ساکن زمین دیده شود.
طنز جالبی است؛ میگویند وقتی به دلیل بروز افسردگی پس از ترک اعتیاد، در یک مرکز روان درمانی بستری بود، به هنگام خروج گفت اینجا اگر کسی ادعا کند «چه گوارا» یا «گاندی» است باور میکنند؛ وقتی من صادقانه میگفتم «مارادونا» هستم همین دیوانهها مسخرهام میکردند! انگار او آنجا فهمیده بود که با گرفتاری در دام دیو اعتیاد چه بلایی بر سر خود آورده است و چه امیدهایی را ناامید کرده است.
خیلیها از دریبلهایش، دویدنهایش، زیبا گل زدنهایش و به ویژه دو گل به یادماندنی که در جام جهانی ۱۹۸۶ به انگلیس زد یاد میکند. انگار یکی از آن گلها را با دست زده بود و از آن به بعد انگلیسیها نامش را دست شیطان گذاردند و آرژانتینیها دست خدایش خواندند؛ چون تو گویی علاوه بر بازی فوتبال، انتقام اشغال جزایر فالکلند را از دولت تاچر گرفته بود.
این حرفها از منی که هیچ تخصصی در فوتبال ندارم، در واقع هجی کردن تفسیر و تحلیلهای صاحبنظران است اما برایم جالب بود که او در عین حال از عالم سیاست دور نبوده است. در سال ۲۰۰۵ در اعتراض به حضور بوش پسر در کنفرانس مشترک کشورهای دو بخش شمال و جنوب قارهی آمریکا با پیراهنی ظاهر شد که شعار «بس کن بوش» بر رویش نقش بسته بود و او را قاتل و خونریز توصیف کرده بود.
سال ۲۰۰۷ در مصاحبهی تلویزیونی، با صراحت اعلام کرد با هر چیزی که نشان آمریکایی دارد میانهی خوبی ندارد. دونالد ترامپ را به دلیل سیاست کینهتوزانهاش علیه کشورهای آمریکای لاتین، عروسک خیمهشببازی خواند و پیروزی تیمش را در یکی از مسابقات تقدیم نیکلاس مادورو، رییس جمهور ونزوئلا کرد که زیر شدیدترین فشارهای امریکاییها بود. او گفت آمریکاییها به دلیل داشتن بمب اتم فکر میکنند ژاندارم عالماند و میتوانند همه را تحت سلطه بگیرند؛ اما خواب این گردنکشان هرگز تعبیر نمیشود و قادر نیستند ما را خریداری کنند. دولت آمریکا به دلیل همین مواضع سال ها بود که وی را ممنوع الورود کرده بود.
رابطهی بسیار نزدیکی با فیدل کاسترو داشت؛ در روز مرگش گریست و از او با عنوان «پدر معنوی» یاد کرد و جالب است که او هم در سالروز مرگ رهبر کوبا جان داد! او کلاً از نمادهای مبارزه با ایالات متحده در آمریکای لاتین - چهگوارا، کاسترو، هوگو چاوز، مادورو و غیره - حمایت می کرد و حتی در انتخابات سال ۲۰۱۷ با صراحت اعلام کرد من و خانوادهام سربازان مادورو و در کنار او هستیم.
سیاست ورزی مارادونا در مسئلهی فلسطین بعد جذابتری دارد؛ در ۲۰۱۱ پس از تمرین با تیم اماراتی، در حال ترک استادیوم بود که جوانانی فلسطینی به تشویقش پرداختند و یکی از آنان عبای بومی فلسطینی را به او هدیه داد. از ته دل خندید و جوان را در آغوش گرفت و فریاد زد: «زنده باد فلسطین». یک سال بعد اعلام کرد: «مفتخرم که به سرزمین فلسطین دعوت شدهام. من همواره در صف اول حمایت از قضیهی عادلانهی ملت بزرگ فلسطین خواهم ماند. همه باید در کنار آنان بایستیم. مردم فلسطین را مثل نوههایم دوست دارم و با کمال میل به میان آنان میروم و مهم نیست که کسانی عصبانی میشوند.» به قول عوام، کاش بلای او به جان حکام خودفروخته و خائن عرب میخورد که این روزها برای عادیسازی روابط با صهیونستها هروله میکنند.
مارادونا در حاشیهی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه اعلام کرد: «من فلسطینیام. قلب من فلسطینی است.» محمود درویش، شاعر معروف فلسطینی که بیش از سی دفتر شعر دارد و در اعتراض به پیمان خیانتبار اسلو در سال ۱۹۹۳ از سازمان تحت امر یاسر عرفات کناره گرفت، سالها قبل، به هنگام بازگشت مارادونا از سفر یکماهه به فلسطین، در بدرقهاش چنین سرود:
.... پس از رفتنش چه باید کرد؟ حال که به او عادت کردهایم و با پاهای معجزه آفرینش قلبمان میتپد و آرام میگیرد؟ بعد از او با چه کسی شبنشینی کنیم؟ یک ماه تمام همدمش بودیم و از تماشاگری ساده به عشاقش مبدل شدیم؛ دیگر با کی انس بگیریم؟ او قهرمانی بود که لیاقت مدح و ثنا را داشت. نمیدانم با رفتنش به نفع چه کسی فریاد بکشیم و اشک شوق نثارش کنیم؟ او خواستهی درونمان را شعلهور کرد. به ما فهماند که نیاز به یک قهرمان داریم تا همراهیاش کنیم. با دستانمان تشویقش کنیم و برای پیروزیاش به دعا بایستیم. جهت سلامتیاش حرز بر گردن آویزیم و از شکست او و آرزوهایمان نگران باشیم.
او رفت و ما چه میدانیم در عالم ماندگار، پروندهاش چیست و سر و کارش با کدام سرنوشت است؛ اما بابت ایستادن در کنار مردم مظلوم فلسطین و سپر کردن سینهاش در برابر رفتار طاغوتی شیطان بزرگ، برای همیشه ممنونش خواهیم بود. بله؛ دفاع از مظلوم و خصم ظالم بودن، یک قاعدهی انسانی است و محدود به دین و سرزمین و زمان خاصی نمیشود. آنان که آزادگی را میفهمند و از فطرت الهی بالکل فاصله نگرفتهاند بالاخره در بزنگاههای اساسی زندگی در صف سپاه خیر میایستند و در حد وسع، با شرور گلاویز میشوند.
افسوس و دو صد حسرت! بسیاری از سلبریتیهای دیار ما کجا سیر میکنند و بسیاری از نام و نشان داران دنیا کجا؟!
یا حق!
دکتر قاسم جعفری