می گفتند چه اتفاقی افتاده که به این روز افتادی؟

محمود شهبازی - در تاریخ۶۵/۰۱/۲۰تا۶۵/۰۷/۱۴ به صورت بسیج داوطلب از استان زنجان به غرب کشور اعزام شدم و در عملیات کربلای۲ در تاریخ ۶۵/۰۶/۱۰ حضور داشتم.

 در آن عملیات موج انفجار مرا گرفت، آن موقع موضوع را پیگیر نشدم و نفهمیدم که چه کاری باید بکنم ولی بعد ازجنگ مشکلم بیشتر شد و خیلی عصبانی می شدم.

پدر و مادر خدا بیامرزم هی می گفتند چی شده و چه اتفاقی افتاده که به این روز افتادی؟

تا اینکه دادشم مرا برداشت و برد پیش یک دکتر اعصاب و روان و از سال ۹۰ هم مدام به دکتر می روم و  تحت معالجه هستم. در تاریخ ۹۹/۰۲/۲۰رفتم ناحیه سپاه امام رضا (ع) واقع در فردیس کرج و پرونده تشکیل دادم که آن را فرستادند به کمسیون کرج و مجروحیتم تائید شد. بعد از آن پرونده را دادند و گفتند که ببرم تهران و به کمسیون عالی کشور تحویل بدهم.

 وقتی بیمارستان بفیه الله رفتم و نوبتم رسید رفتم داخل کمیسیون عالی سپاه. بعد از پرسیدن سئوالاتی گفتند دیگر برو، بعداز ۴۰ روز جوابش آمد و از ناحیه سپاه فردیس زنگ زدند و گفتند که پرونده ات منفی خورده و در کمیسیون رد شده است. حالا من چه کار باید بکنم؟

واقعا توی این مملکت اسلامی و قرآنی به درد من  و درمانم کسی نمی رسد! بعد ازچند سال که بخاطر مشکل موج گرفتگی ام مرا سرکار نمی برند واقعا زندگی ام در معرض گرفتاری و خطر قرار گرفته است. دیگر حتی پول ندارم دکتر بروم و دارو بخرم!