سه شنبه 07 دي 1400 , 10:52
نسل وب، جور بی تدبیری مسئولان را می کشد!
سید مهدی حسینی - بدیهی است که مسیر حرکت در گذر عمر را کسی گل ریزان نکرده! چندی است که حادثه ی فضای مجازی رخ داده و همه ی ذهن ها را متوجه خود کرده است.
در این خصوص، چند سؤال بنیادین مطرح است:
- چرا فضای مجازی، غرب را بسان بهشت موعود القاء می کند و اصرار دارد که هر آنچه غربی است سرشار از جاذبه ی سحرانگیز آوای پریان است؟
- چرا نسل وب باید جورِ بی تدبیریِ برخی متصدیان و متولیان امور فرهنگی را بکشد؟
- چرا باید دود ندانم کاری و بی لیاقتی برخی سیاست پیشگان و نویسندگانِ داستانِ دنباله دارِ اختلاس به چشم نوجوانان و جوانان برود و بخش زیادی از نسل وب آن را به پای نظام و حکومت اسلامی بنویسد؟
- گناه این عزیزان چیست که به علت اینکه اندیشه ی انتقادی بهشون آموزش داده نشده، باید در پیچ و خم کتاب پرحجم فضای مجازی ره گم شوند و یا در سیاه چاله ی فضای مجازی بیافتند و سر نوشتشان تباه شود؟
- آیا شایسته است نوجوانان و جوانان این مرزو بوم با خوردن سالاد فصل که کترینگ تکنیک با نور و رنگ به زیبایی هرچه تمامتر تزئینش کرده و به رایگان در اختیارشان قرار داده؛ مسموم شوند؟
دکتر عزیزم؛ چه کسی می تواند تاوان عقیم شدن بخشی از نسل وب که از رهگذر صفحه ی صاف و بی دچار بلوغ زود رس شده اند را بدهد.
با آغاز بازی بزرگ و عصر سرمایه داری دیجیتال محور؛ و خارج شدن فضای مجازی از جعبه ی پاندورای دیجیتال! انحصارترسیم نقشه ی راه مورد نیازِ نسل نوظهور برای فرهیختگی و فرزانگی، به دست فضای مجازی افتاد که هیچ گونه سازمان دهی و نظم در ارائه آگاهی را مراعات نمی کند.
جمع شدن اندیشه های سرگردان و سردرگمی که اغلب در سراب روشن نگریِ کانتی ریشه دارند؛ با جمع شدن در زیر کلبه ی الکترونیک در دره ی سلیکن در آمریکا؛ با به بازی گرفتن دو مقوله ی فهم یعنی زمان و مکان؛ در کنار دنیای ملموس و دورو برمان دنیایی مجازی را ساختند ...
با تبدیل شدن وب World Wide Web به بخشی اساسی از کار، مدرسه و زندگی روزمره و نظام اجتماعی (جامعه و فرهنگ)، نسل جدید از رهگذر فضای مجازی؛ آمیخته به وب شده و آن را انتهای چشم انداز اطلاعاتی خود می بیند و در معرضِ خطرِ ندیدن آنچه که به لحاظ سرشتی؛ اساسا دیجیتال شدنی نیست، قرار دارد.
پرتو افکنی بر ماهیت زندگی دیجیتال و ناخرسندی های آن و پدیدار نمودن چهره ژانوسی امر دیجیتال در زندگی روزمره ی نسل نوظهور جامعه ایران، یکی از ضروری ترین اقدامات در نظام اجتماعی امروز ایران است.
لازم است در حد توان شرایط و خصوصیاتی را ترسیم کنیم که فضای مجازی با ایجاد و بهره گیری از آنها، این وضعیت و اوضاع قابل مطالعه و در خور تأمل را به وجود آورده است.
شما دکتر بزرگوار بهتر از همه می دانید که زمینه های متنوعی برای بحث و تبادل نظر پیرامون فضای مجازی وجود دارد؛ از جمله تأثیر اثیری آن بر زندگی روزمره و معنای ایمان و جایگاه امر قدسی، دین و مناسک، عقلانیت، سنت، مناسبات جنسی، خانواده و ازدواح، هنر، اخلاق، روابط بین نسلی، مصرف و منزلت ... که فرصتی مناسب تر می طلبد.
عذر تقصیر به خاطر تصدیع اوقات و التماس دعای بسیار
سپاس از دست اندر کاران سایت وزین فاش نیوز که امکان گفتگوی دوستانه را فراهم نموده اند.
#حمایت از جانبازان زیر25درصد
استاد ، جسارت بنده را ببخشید در کلام شما اظهار نظر می نمایم ، اما از آنجایکه شما در سخنان خود همواره بحث دغدغه های نسل جدید یا (نسل وب) را منتشر می فرمائید ، به نوعی این زخم کهنه ما باز می شود ، که چگونه با نسل ها ارتباط دوسویه برقرار کرده و ارزشهای انقلاب و ارزشهای ناب مقطع دفاع مقدس را به اشتراک بگذاریم .
البته جای هیچ تردیدی نیست هر کجا مسئولان فرهنگی کشورمان کوتاهی نمودند ، راه را برای نفوذ فرهنگی قالب در کشورهای غربی در کشور را اتوبان کردند ، با انواع دست آوردهای تکنولولوژی روز مانند اینترنت ، ماهواره و فضای مجازی . مانند : انواع رسانه های اجتماعی . در این بلبشو فرهنگی و اجتماعی ، ماهیگیران حرفه ای از آب گل آلود ، ماهی های بزرگی صید کردند ولی برای نسل ما به نوعی حسرت و ماتم باقی گذاشتند .
یک نمونه مسلم خانم (مسیح علینژاد) است ، که همیشه خود را ژورنالسیت فمینیسم (خبرنگار حامی آزادی زنان ایرانی) معرفی کرده و شاید کمتر کسی بداند ایشان متولد یک شهر دور آفتاده مازندران (قمی کلای بابل) با 45 سال سن هستند که حال ساکن محله بروکلین ، نیویورک بوده و با همین القاب از مشکلات مردم ، ارتزاق می کنند و طی یک آمار کاملا" رسمی طی سال 2015 تا 2018 با عقد قرارداد با (شورای مدیران خبر رسانی) وابسته به دولت آمریکا ظرف سه سال مبلغ 231 هزار دلار دریافت کرده و سکونت در همان محله بروکلین ، سالیانه هزاران دلار هزینه می کنند ، اما از کجا ! بله ، همین مشکلات و معظلات مردم ایران که پست های اینستاگرامی ایشان ، بازخوردهای زیادی داشته و بسیاری او را ناجی زنان می دانند ، با پوزش چه احمقانه ! و حتی هنگامی که در یک رسانه مخاطبی ، این خانم را (مسیح پولی نژاد) خطاب کردند ، ایشان برآشفتند و واکنش بسیار تندی نشان دادند ، گویا تیر به قلبشان اصابت کرد ! دقیقا".
بنده در این مطلب قصد داشتم ، به این موارد اشاره کنم که مردم بدانند در پشت این ظواهر ، چه نیتهای پلیدی نهفته و گول این اشکهای تمساح گونه را نخورند ، اگر روزی محل درآمد خانم مسیح قطع شود ، یک ارزن برای مردم کشورمان خیرات نخواهد کرد ، شک نکنید .
استاد بابت اطاله کلام ، پوزش می طلبم .
والسلام