شناسه خبر : 93548
یکشنبه 10 مهر 1401 , 11:54
اشتراک گذاری در :
عکس روز

یادی از روحانی سید محمدمهدی ‌هاشمی

سعید رضایی
نوزاد یک روزش هم نمی‌شد، سحر روز نیمه شعبان موقع اذان صبح به دنیا آمده بود و الان هنوز وقت نماز ظهر نرسیده بود، پدر دهانش را به گوش پسر چسباند و اذان و اقامه گفت. همه منتظر بودند تا ببینند پدر برای پسرش چه اسمی را انتخاب کرده است، آرام اما طوری که بقیه هم بشنوند گفت: اسم شما را سید محمدمهدی می‌گذاریم...
پدر سال‌ها بعد هر وقت، از سر کوچه رد می‌شد و روی تابلوی مستطیل شکل سردر کوچه می‌دید که نوشته است: کوچه شهید سید محمد مهدی‌هاشمی یاد آن روز در ذهنش تداعی می‌شد.
***
سیدمحمدمهدی‌ هاشمی ریزی در 25 اسفند 1340 هجری مقارن با سالروز میلاد پر برکت حضرت بقیه‌‌الله در تهران متولد شد.
وی دوران دبستان و راهنمایی و دبیرستان را تا اخذ دیپلم در تهران گذراند و از دبیرستان اسلامی مهدیه دیپلم گرفت.
 از ابتدای دوران کودکی به مسائل اسلامی و دینی علاقه‌مند شد، به طوری‌که ادبیات عرب و دروس اسلامی را خارج از برنامه دروس دبیرستان آموخت و با سعی و کوشش خستگی‌ناپذیر، جامع المقدمات و بخشی از منطق و فرازهایی از نهج‌البلاغه را با راهنمایی و تعلیم پدر فرا گرفت.
محمد مهدی، پس از پایان دوره دبیرستان با توجه به علاقه‌ای که به معارف اسلامی داشت، در حوزه علمیه چیذر تهران ثبت‌نام نمود، امّا میل باطنی او به حوزة علمیه قم، عاقبت او را عازم قم کرد و در امتحان ورودی مدرسه منظریه(حقانی) شرکت کرد و با توجه به معلومات قبلی، در سال دوم مدرسه حقانی پذیرفته شد.
دوستانش می‌گویند: وی جوانی پاک، مؤمن و باتقوی، مدبر، اهل تحقیق و مطالعه بود. زندگی فردی و اجتماعی، نظم و انضباط از وجوه بارز شخصیت او محسوب می‌شد. همیشه در برخورد با مردم تبسمی حاکی از متانت و رأفت بر چهره داشت.
آرام سخن می‌گفت، با دقت گوش می‌داد و حساب شده و سنجیده جواب می‌گفت. با تأمل سؤال می‌کرد و از تجربه دیگران استفاده می‌کرد.
به گفته آشنایان سید محمد مهدی، تقوی و پرهیزکاری در وجود او موج می‌زد، متعبد و پارسا بود، به معیارها و ملاک‌های دنیوی و مادی توجه نداشت، فقط به ارزش‌های اسلامی و الهی می‌اندیشید. با این که در سن نوجوانی بود ولی به حد کافی از عمق، جدیت، و نهایت زندگی آگاهی داشت و فقط به خدا فکر می‌کرد.
هم حجره ای‌های او می‌گویند: در رفتار فردی و اجتماعی او عشق به تحقیق و مطالعه و پژوهش علمی، همراه دقت و پشتکار در پوششی از تعادل و نظم محسوس بود. نسبت به خانواده خود را متعهد و مسئول می‌دانست و به آنها مهر می‌ورزید. برای انقلاب و رهبر عالیقدر انقلاب و ولایت فقیه دل می‌سوزاند و عشق و علاقه به اسلام راستین و کسب معارف اسلامی از ارکان شخصیت او بود.
شهید ‌هاشمی علاقه قابل تحسینی به طبیعت داشت و طبیعت را جلوه‌ای از لطف و عنایت الهی می‌دانست، کوهنورد خوبی بود، از صحرا،کوه،دشت، رودخانه و مناظر طبیعی لذت می‌برد.
معمولاً کارهای فکری، نیایش‌ها، تمرین محفوظات خود را در مسیر کوهنوردی انجام می‌داد و چه خوب می‌توانست تعادل را بین شور و شوق عارفانه و فعالیت‌های اجتماعی برقرار سازد.
او قبل از پیروزی انقلاب با تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام(ره) با همفکری و همکاری برادرش و پس از پیروزی انقلاب با تشکیل جلسات ارشادی و مبارزه با ضد انقلاب با همفکری پسر عموی شهیدش سیدسعید‌هاشمی ـ عضو ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به فاصله چند روز به شهادت رسید، فعالیت خود را ادامه داد.
او در اسفند 1359 از طرف سپاه پاسداران تهران برای فعالیت‌های فرهنگی به منطقه جنوب اعزام شد، طبق گزارش‌های روزانه که خودش تهیه و تدوین می‌کرده، در شهرهای‌اندیمشک،
دزفول،اهواز،مسجدسلیمان فعالیت داشته است.
او در تیرماه 1360 از طرف سپاه پاسداران مأموریت یافت تا برای جذب نیروها در شهرهای خوزستان فعالیت کند. در آبان ماه 1360 با معرفی مدرسه منظریه(حقانی) برای نشر فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) به بم کرمان اعزام شد. سخنرانیهای وی در منطقه در جهت آگاهی و دعوت به قیام علیه ضد انقلاب داخلی به ویژه مزدوران و استکبار جهانی برای پیشرفت اهداف انقلاب اسلامی، نقش سازنده‌ای داشت.
در دی‌ماه 1360 به مناسبت دهه آخر صفر به همراه عده‌ای از طلاب به منطقه محروم بوشهر عازم شد و در آنجا نیز با تبیین نقش سازنده دین اسلام در زندگی اجتماعی و سیاسی، سهم به سزایی ایفا کرد. سرانجام در آبان 1360 و با تعطیلی مدرسه‌ها، از طرف مدرسه با چند نفر از طلاب عازم جبهه‌های جنوب شد و در جبهه کرخه در عملیات فتح المبین به عنوان مبلغ برای تقویت روحیه سپاهیان اسلام در عملیات رزمی شرکت کرد و سرانجام در دوم فروردین 1361 به شهادت رسید.
سید محمـّدمهدی ‌هاشمی در 25 اسفند سال 60 که درس‌های مدرسه تعطیل شده بود همراه چند نفر دیگر از طلاب به جبهه رفت. در عملیات فتح‌المبین شرکت کرد. ولی شهادت‌طلبی در او بیدار شده بود. جبهه را رها نکرد تا در فروردین شصت و یک به آرزویش رسید و به نزد اجداد بزرگوارش پرواز کرد.بدنش را در گلزار شهدای شهر قم به خاک سپردند. 
آخرین توصیه شهید 
« ما اگر فکرش را بکنیم از صبح که بیدار می‌شویم تا شب که می‌خوابیم اینقدر بر سر این دنیا معامله می‌کنیم که حدی ندارد. آن هم به خاطر چه چیزهای پوچی! چه چیزهای بی ارزشی! از مسائل کوچک جزئی گرفته تا مسائل بزرگ‌تر! می‌بایست نفس اماره را بکشیم و به نفسمان ضربه بزنیم.» 
منبع: kayhan.ir
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi