دوشنبه 30 فروردين 1395 , 11:39
بد رفتاری یک مدیر بانک سپه با ایثارگران
جمعی از پرسنل شاهد جنوب - با سلام و درود بر خون بلند قامتان عرصه ایثار و شهادت. حقیر و جمعی دیگر از پرسنل شاهد و ایثارگر بانک سپه می باشیم که در سال 93 طبق ماده 44 مذکور به استخدام بانک سپه در آمدیم که علیرغم حکم ماده مزبور مبنی بر استخدام قطعی ایثارگران، ما را آزمایشی استخدام نمودند.
پدر حقیر از جانبازان شیمیایی 50 درصد می باشد. حدود دو ماه پیش از رئیس شعبه یک روز درخواست مرخصی نمودم که پدرم را به دکتر ببرم. مرخصی نداد که هیچ، به من گفت: "این هم مثل گزینش و استخدامتان نیست که بدون آزمون استخدام شدید؛ اینجا رئیس من هستم و به من هم مربوط نیست که پدرت مریض است". گفتم به مدیریت شعب اطلاع می دهم. گفت: مدیریت شعب نمی آید حرف یک تحویلدار نوپا را به حرف من ترجیح بدهد. در ارزیابی عملکردت چنان نمره ای به تو می دهم که خود به خود اخراج بشوی.
یک سال و نیم است که صبح و عصر مرا شیفت قرار می دهد و اضافه کاری را هم نمی زند و همکار دیگری در شعبه دیگری فرزند معزز شهید است که مشکل شغلی او به مراتب زیادتر از من می باشد که چندین بار خواسته استعفا کند که مادر محترمش نگذاشت. و فرزند جانباز هفتاد درصدی داریم که یک روز هم مرخصی به او ندادند و ارزیابی عملکردش را منفی دادند. اگر اعتراض کنی به ارزیابی عملکردت نمره منفی می دهند.
اینجاست که آدمی از انسان بودن خود شرمگین و درمانده می شود اما خدا گواه است مسئولین ستاد مرکزی رفتارشان با جامعه ایثارگری خوب بوده ولی نمی دانند با عدم اجرای قانون فوق چه اجحاف هایی در حق ما می شود.
خدایا! قسمت می دهم به خون پاک شهیدان، جز تو فریاد رسی نداریم؛ به فریادمان برس. به خودت سپردم که تو آگاهی.
بنده حقیرازکانال قانونی ااقدام کردم وازدیوان عدالت اداری حکم گرفتم متاسفانه 2سال ازتاریخ صدورحکم می گذرد هنوز دستگاه دولتی به رای دیوان تمکین نکرده وازاجرای حکم خوداری می کند حقیر مشکل رودرتصمیمات وسیاستهای مقامات بالای مملکت می دانم که مدیران دستگاهها اینقدر گستاخ شدند وباایثارگران این چنین برخورد می کنند وگرنه جرات اینکارنداشتند ..حتی درکشورهای نامسلمان هم باسربازان ومجروحان جنگ این چنین برخورد نمی کنند
روزی درصف عابربانک باتوجه به معلولیت هردوپایم مجبورشدم به دیوار تکیه بزنم که شخصی ازروی دلسوزی وقتی صورت ناراحتم رادیدازمن پرسید چیزی شد گفتم نه مجروح هستم چیزی نیست
ناگهان چندنفرکه پشت سرمن بودند شروع به صحبت کردن باهم کردند ویکی از آنها باصدای بلندولحنی توهین آمیز گفت جانبازه ازهمون دسته آدمهایی که خون مردم ودارن میمکن پول مفت میگیرن واینقدر دارن واسه هفت نسل بعدشون هم پول میمونه ...
طاقت نیاوردم وداد زدم حرف دهنت وبفهم نامسلمان ومحکم وباچشمان اشک آلود سرم را محکم به دیوارکوبیدم وازهوش رفتم