شنبه 05 تير 1395 , 13:02
تحلیل دکتر زاکانی از نتایج انتخابات مجلس دهم
دکتر علیرضا زاکانی رئیس کمیته اجرائی شورای مرکزی اصولگرایان درتحلیلی، به چند وچون نتایج انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و آسیب شناسی آن پرداخت.
فاش نیوز - دکتر علیرضا زاکانی رئیس کمیته اجرائی شورای مرکزی اصولگرایان درتحلیلی، به چند وچون نتایج انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و آسیب شناسی آن پرداخت.
متن کامل اظهارات دکتر علیرضا زاکانی به این شرح است:
درباره نتیجه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باید بگوئیم که هدف گذاری هایی که طرف مقابل کرده بود و نتیجه ای که حاصل شد خودشان گفتند که ما شکست خوردیم.
یعنی آنها به دنبال این بودند که داخل خبرگان رهبری با اولویت خبرگان اقدامی را داشته باشند که ماحصل این اقدام بتوانند از یک ممانعت برای رهبری معظم تا تغییر ساختار نظام را پیش ببرند. خبرگان جوری شد که محکم تر از قبل شد. خسارتی ما خوردیم اما اصلش سبب این شد که شورا مستحکم تر شود. در خصوص مجلس اینها دنبال میکردند که یک مجلسی داشته باشند که این مجلس کاملا هماهنگ باشد با دولت. برای اینکه بتوانند برجام 2 و 3 و 4 راپیش ببرند؛ که هدف گذاری برجام 2 محصور سازی انقلاب در داخل مرزها بود یعنی جنبه ی توانمندی منطقه ای را از ما گرفتند. برجام 3 هم که در حقیقت بحث گرفتن توانمندی های داخلی مثل موشکی و سایر توانمندی ها بود و برجام 4 هم ایجاد یک سیلی از سمت غرب به طرف ما که بتواند بنیان این انقلاب را برکند.
نکتهای که هست این است که در این قصدی هم که داشتند باز به نتیجه نرسیدند. اینها احتیاج به یک اکثریت قاطعی داشتند که این اکثریت قاطع بتواند حتی تا دو سوم باشد؛ تا جایی که نیاز است بایستد، بایستد و حتی تغییرات اساسی اش را هم که می خواهد، بدهد. ولی به یک اقلیت قوی رسیدند که از یک جهت موفق نشدند، در کلان، جبهه انقلاب برد. از طرفی هم موفق شدند؛ به خاطر اینکه یک اقلیت خوبی را داخل مجلس توانستند در اختیار داشته باشند؛ اما این اقلیت داخل مجلس، کسانی هستند که باز تابع آنها هستند به این معنا که آنها هرچه بگویند، هر مسیری را بروند این اقلیت هم تابع آنها نیستند؛ یعنی از داخل همین اقلیت کسانی که به آقای عارف رأی دادند، و به آقای لاریجانی رأی ندادند باز کسانی هستند زمانی که پای انقلاب به میان بیاید، می آیند و سمت انقلاب می ایستند. مثل مجلس ششم نیست. برعکسش، در انتخاب بین انقلاب و ضد انقلاب قاعدتاً انقلاب را انتخاب میکنند. نکتهای که وجود دارد این است که اکثریت را هم به دست نیاوردند.
اما یک تجربهی خوبی در تهران به دست آوردند که این تجربه خوب قابل انتقال به سایر نقاط کشور هم هست. توانستند یک حرکتی را انجام بدهند که در ازای این حرکت الان مجلس یکی از نکات آسیب پذیرش این است که عملاً سر ندارد. ما با خود نماینده ها که صحبت میکنیم دچار یک سردرگمی هستند. یکجوری نمی توانند مدیریت کنند. صحنه بد مدیریت میشود. شما نگاه کنید ببینید مثلاً آن ها 100 رأی خوب و محکم دارند. 100 رأی محکم خیلی خوب است. این 100 تا رأی خوب که حدودا 70 تا است؛ چون همه اسامیاش را درآورده اند. سهم خوبی در مشارکت به آن ها اختصاص داده نمیشود و عملاً سردرگمی بینشان هست؛ که آن آسیبی است که از ناحیه تهران خورده است. چون در تهران چنین شرایطی پیش آمد عملاً دوستان دیگر در یک بخشی هم وزن هستند. خودشان بزرگ و عزیز هستند ولی هم وزن هستند؛ لذا این آسیب برایشان وجود دارد. خودشان علنا به ما می گویند.
اما اینکه تهران چرا اینجوری شد طوری که اگر قرار باشد در انتخابات ملی مثل ریاست جمهوری تجلی پیدا کند سایر شهرستان ها این قابلیت را دارند که مثل تهران بشوند، چون الان اقتضائات منطقه ای پوشش دادن مسائل خدماتی که بر اقتضائات سیاسی و یا شرایطی که بود غلبه کرد در استان ها و این افراد آمدند؛ اما در انتخابات ریاست جمهوری اینچنین نیست. لذا از این جهت اهمیت دارد. ما در مجلس در انتخابات اخیر چرا پیروز نشدیم به این معنا که داخل تهران به پیروزی نرسیدیم، اما داخل تهران ما نسبت به گذشته افزایش رأی داشتیم. انسجام رأی ها هم بالا بود. طبیعی هم بود، چون سری قبل ما خودمان باهم رقابت کردیم ولی این بار با رقبا رقایت کردیم. دیگر جبهه پایداری و جبهه متحدی نبود، همه یکپارچه شدند. لذا نشان داد که وحدت و همگرایی اثرات خودش را می گذارد و بچهها را از سردرگمی درمیآورد و این خودش خیلی کمک کننده است.
نکته دیگر که چرا ما موفق نشدیم؟ من چند چیز به ذهنم میرسد که اولویت هایش را عرض می کنم:
اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است که ما سه دور مجلس به نام اصولگرایی داشتیم و دو دور ریاست جمهوری به نام اصلولگرایی بود و کارنامه ای داشت و این که آیا اساساً «مجلس اصلولگرایان بود یا نه، دولت اصولگرا بود یا نبود، کجایش اصولگرا بود کجایش اصولگرا نبود مقصود من نیست. این 3 دوره مجلس و 2 دوره ریاست جمهوری ماحصلش یک خیراتی داشت، یک آسیب هایی به جامعه خورد و جامعه یک توقعاتی را برآورده نشده می دید؛ و ما را بهعنوان کسانی که هم مسبب این شرایط اند و هم پرچم دفاع از وضع موجود دستشان است دیدند؛ و در مقابل، کسانی که با ما رقابت میکردند، بااینکه نمیشناختند اما در موضع تغییر و با پرچم تغییر آنها را شناختند. لذا آن اکثریت جامعه ای که معمولا نگاه میکند و می گوید چه کسی برای من کار میکند، بخش رأی خودش را به سبد رأی سیاسی رقبا اضافه کرد. یک بخش مهم بهواسطهی عنصر رأی ضد انقلاب که یک پیوستگی با رقبا پیدا کرده و یک جبهه ای را شکل داده اند به این سبد اضافه شد و چون اینها هم یک پاچه رأی دادند سبب شد که این 200، 300 هزارتا اختلاف رأی به وجود بیاید و عملاً» ما شاهد این باشیم که یکپارچه لیست جابجا شود.
نکته دومی که وجود داشت به اعتقاد من، ما باهم وحدت کرده بودیم اما فقدان یک فکر پیشرو و اثرگذار و تعیین کننده نسبت با عناصر و اجزای جامعه سبب شد که حتی در کنارهم بودن هم نتواند نیروهای انقلاب را قانع کند که بیایند سینه چاک این مسیر بشوند. لذا طرف مقابل سینه چاک داشت، موتور فعال داشت؛ اما جبهه ما سینه چاک و موتور فعال نداشت که بتواند وارد صحنه شود و عملاً میدانداری کند.
نکته سوم اینکه ما باهم وحدت کردیم اما فرصت تأمل و ارسال پیام برای جامعه در جهت رفع مشکلات جامعه را نداشتیم. تا جایی که وقتی مردم نگاه میکردند میگفتند شما وحدت کردید که کردید به چه درد ما میخورد؟ چه مشکلی را از ما میخواهید حل کنید؟ ما فکر میکردیم همین اندازه که وحدت کردیم کفایت میکند اما آن وحدت برای یک بخشی از جامعه پیام مثبت داشت. برای بخش دیگری از جامعه بیمعنا و بیمفهوم بود. میگفت شما وحدت کرید برنامهتان برای تغییر جامعه چیست؟ شما خوب کاری کردی که وحدت کردی، مشکل من را چه کسی حل میکند؟ این هم یک بخشی از ماجرا بود.
بخش دیگر از ماجرا اینکه ما درواقع آنقدر مشغول وحدت شدیم که کمتر رسیدیم یک رقابت منطقی با طرف مقابل را طراحی کنیم؛ و طرف مقابل انسجامش را فرض گرفت آمد و روی طراحی صحنه کارکرد و با ابزارها و شرایط و موارد متعدد توانست پیش ببرد. نکته بعد اینکه ما درواقع نتوانستیم جوری حرکت کنیم که حتی مدافعین سنتی و سابقهدار جریان انقلاب که قشر پایین جامعه هستند، حتی اینها بهواسطه شرایط اقتصادی ناامید شده بودند و کمتر پای صندوقهای رأی آمدند. ما نتوانستیم و هنر این را نداشتیم که اینها را قانع کنیم به پای صندوقهای رأی بیایند و معادله را مثل گذشته تغییر بدهند. درگذشته هر موقع رأی اسلامشهر و شهرری میآمد معادلهی تهران تغییر پیدا میکرد؛ اما این بار ما در شهرری از 30 نفر، 29 نفر رأی ما بالاتر بود. فقط آقای عارف بیست و چهارم شده بود. در اسلامشهر آنها 5 - 6 نفر داشتند که داخل 30 نفر بود. 24 – 25 نفر از آن ما بود. یا در پردیس هم همینطور؛ یعنی حواشی مثل سابق رأی داد؛ اما نکتهای که بود این بود که پایینشهر صندوقهای رأیشان افزایش داشت اما چون نسبت به بالای شهر و مجموعههای مربوط به رقیب شیبش کاهش داشت، رشد کمتری را داشت و اثرش خنثی شد. با شیب رشد بالای حضور در مناطق یک و دو و سه و چهار و پنج و ... خنثی شد، شرایط رفت به سمتی که رأی آنها غلبه کرد. نکتهی دیگری که وجود داشت این بود که آنها همهی ابزارهای خودشان را به کار گرفتند و دستگاه اجرایی هرمی را چید که این هرم، هرم دادهی گرایش بود؛ یعنی گرایش داشت نسبت به لیست و نوع مواجههاش با افراد شورای نگهبان هم نوع مواجههای بود که مابه ازای این مواجهه یک حالت یکطرفهای را ایجاد میکرد. لذا در بسیاری از صندوقها همینکه به برخی از اسامی لیست میرسیدند به نام خود آن لیست میخواندند؛ یعنی میتوانم بگویم غلبه میدادند؛ که مورد اعتراض خود ماهم واقع شد. خیلیها آمدند و این گزارشها را به ما دادند؛ اما دأب این نبود که بخواهد ورودی بشود در شرایطی که هست.
نکتهی بعد میزان امکان گذاری برای رقابت بود. آنها انتها نداشت هزینههایی که میکردند؛ اما ما این اشکال برایمان وجود داشت که منابعمان خیلی منابع محدودی بود.
نکته بعد اینکه آنها صدایشان واحد بود. برای ما هر بخشی از مجموعه فکر خودش را میکرد یعنی آنها در همین دور دوم (اهواز)، سه نامزدی که از آنها بود که یکپارچه 3 تا نامزد آمدند داخل مجلس، هر جا که میرفتند، تبلیغ یکدیگر را میکردند. تبلیغ انفرادی نداشتند تبلیغشان تبلیغ مشترک بود؛ اما نامزدهای اصولگرایان هرکس برای خودش کار میکرد. حتی بعضی در اهواز تبلیغ میکردند که تک رأی رأی بدهید؛ یعنی یک خودزنی جدی صورت گرفت. بعد آن 3 تا نیامدند، 3 تا دو و سه باهم آمدند داخل مجلس. این قضیه نه به این شدت اما رقیقتر در جاهای دیگراتفاق افتاد. ما چون اجرائیات را دنبال میکردیم این داخل ما اتفاق افتاد و این خودش آسیب زد. کنار آن بی فرصتی، این بیتدبیری و بیدقتی به ما آسیب زد و ما را زمینگیر کرد. نکته بعد اینکه خود مجموعه لیست، پیام واحد نداشت و خود بچهها نوع مواجههشان با لیست مواجهه گزینشی بود. فرقش با مشهد این بود که درمشهد، لیست یک لیست یکپارچهای شد و عملاً گروههای سیاسی در مشهد نتوانستند میدانداری کنند؛ اما گروههای فرهنگی و بچههای جوان میداندار شدند.
نکته بعد اینکه محرومین اطراف شهر را هم به میدان آوردند. لذا پایینترین 5 نفر، 60 هزارتا از بالاترین رأی لیست مقابل جلو افتاد.
اما در تهران نه آن پتانسیل فرهنگی، پتانسیل بچههای جوان به کار ما آمد نه آن بخش محرومین مجاب شد.
در مشهد سیاسیون یک لیست انتخاب کردند. (سیاسیون به معنای سیاسیون سنتی)
آقای واعظ طبسی - که خدا رحمتشان کند - یک مسیر را رفت. یک لیست هم فهرستی بود که از داخل جبهه متحد درآمده بود. ما مصوب کردیم و ابلاغ داده شد به استان و خوانده شد و یک لیست یکپارچهای درآمد؛ که بچههای فرهنگی و حزب الهی و محروم پای این لیست دومی آمدند و این باعث شد که ما بااینکه 3 لیست داشتیم 2 تا حزب الهی داشتیم و 1 رقیب، یکی از آن حزب الهیها 60 هزارتا از آن بالاترین سقف، رأی بیاورد، یعنی آقای کریم قدوسی 60 هزارتا بالاتر از نفر اول اصلاحطلبان رأی آورد.
من عرضم این است که ما در بخش امکانات هم امکاناتمان محدود بود. ولی عمده اشکالات را بنده در فقدان یک فکر پیشرو، یک برنامهی مؤثر، یک مدل تغییر و امیدبخشی به جامعه برای این تغییر و منطق قوی مواجهه و دعوت به خود میدانم که همهی اینها باعث میشود که عملاً همین مقداری هم که به ما رأی دادند به نظرم یک پیروزی بزرگی بود که هم فهرستمان دوم شد، هم کاپ اخلاق گرفتیم و توانستیم از این گردنه عبور کنیم. به نظر من این اشکالات وجود داشت.
بزرگترین اشکال جدی ما این است که سرمایههای اجتماعی جبهه ما روزبهروز در حال کاهش است. علتش هم عملکرد بد امثال بنده است. ما بد عمل میکنیم. ما با جامعه بد حرف میزنیم. نباید به جامعه از موضع بالا نگاه کنیم. جامعه نوکری را در ما نمیبیند. لذا بزرگترین آسیب ما کاهش این سرمایههای اجتماعی است. نکته دوم اینکه ما سیستم تعامل ارتباط و شبکهسازی جدی و پیوسته را نداریم. ما میگوییم فلان نهاد 2 میلیون عضو دارد؛ اما اعضایش باهم، همداستان نیستند و یکجور به صحنه نگاه نمیکنند؛ و نشده در یک حرکت حتی درازمدت اینها را باهم به همداستانی برسانند. لذا بخش زیادی از آنها هستند که ممکن است اصلاً وقتی نگاه میکنند به ما بهعنوان یک عنصری نگاه بکنند که اسمشان مشترک است و به ما بهعنوان رقیب نگاه کنند و قبول نداشته باشند؛ و این آسیب، آسیبِ بسیار جدی است. لذا همان سرمایههای اجتماعی هم این بخش امکانی را ایجاد کرده است که ما آسیبپذیریمان بالا رود.
بحث فضای مجازی بهعنوان یک مجموعه پیشران برای ایجاد یک شرایط اجتماعی مؤثر با تعامل و سرعت در رساندن پیام، خودش یک عامل اصلی جدی موفقیت طرف مقابل شده بود. چیزی که ما تلاش کردیم اما نتوانستیم پا به پای آنها پیش برویم. آنها از قبل سرمایهگذاری جدی کرده بودند.
نکته بعد بحث اجزای سامانیافتهای بود که در بستر زمان آنها رویش کارکرده بودند. مثل ان جی او ها، مثل مجموعه گروههای منسجم که ناظر به حوزه غیرسیاسی بود اما عمل سیاسی در انتخابات کردند. انجمن تخصصی کشوری خودمان در دوره انتخابات، دقیقا بااینکه یک انجمن تخصصی است ولی عمل سیاسی انجام میداد. یک نفر از طریق کانالها ورود پیدا میکرد و با گروهها پیام سیاسی ردوبدل میکرد؛ و چون این پیام کش دارد پیام را میگرفتند و این کار را دنبال میکردند. من یکبار لیست کردم حدود 43 مطلب درآوردم.
مهمترین عاملی که قبل از انتخابات هم پیشبینی میشد که در این قضیه تأثیرگذار باشد بحث برجام بود که عرض کردم چون پرچم دفاع از وضع موجود در دست ما و پرچم تغییر در دست دیگران بود، بههرحال یک امیدی را ایجاد میکرد.
آقای ... میگفتند که فرزند من رفته بود تا رأی بدهد، در آنجا 3 خانم آمده بودند که یکی از روی لیست میخواند 2 تا مینوشتند. یکدفعه یکی از آنها گفت که ما چرا باید به این رأی بدهیم و 2 تا فحش بد به لیست رقیب داد. ما چرا باید به اینها رأی بدهیم به آدمهای فلان فلان شده... و آن 2 تا گفتند که بههرحال اینها پرچم تغییر در دستشان است، اینها بهترند؛ یعنی راجع به آنها شناخت نداشتند اما ...
همچنین نوع مواجهه بدی که ما نسبت به بحث لیست انگلیسی داشتیم. یک ضدیتی را ایجاد کرد. در دور اول انتخابات اکثریت خوبی ما در لیست مجلس داشتیم. در دور دوم تغییر کرد. من یک یخشی از موفقیت آنها را مدیون رسانههای خودمان میدانم.
مثلاً کسی که آقای دهقان را بهعنوان یک عنصر تخصصی و میشناخت. یک کسی که سابقه هیئترئیسه دارد میشناخت، آمد با او لج کرد که دارند باهم گروکشی میکنند. روزنامهها زدند «دیدید رویتان کم شد»، «دیدید باختید». من میخواهم بگویم این بد عمل کردنهای ما هم قبل از انتخابات و دعواهایی که راه افتاد، خود این هم یک عاملی است در کنار آن عوامل که بتواند آسیب خودش را بزند.
من به ذهنم میرسد اصلاً این معادله پیچیدهای دارد که با یک معادله یک مجهولی فرق میکند که پاسخ سادهای به آن داده شود. جنبههای مختلفی دارد که هم مؤلفههای بیرونی اثرگذارند و هم مؤلفههای درونی.
چون من نبلغ سینه چاک شما درفضای مجازی ام . آقا اوایلش که حال و روزم خوشتر بود بازخورد بیانات جانبازانو به مدیر گروهها ارسال می کردم . اما کم کم ازتون ناامید شدم . اما حالا می بینم که خودت اینطور صادقانه اعتراف می کنی بیشتر ما رو مجذوب مرامت کردی . برات آرزوی موفقیت می کنم . خب همینه هر جا که کوتاهی کردیم یا مشغول حواشی شدیم از همان نقطه ضربه پذیر شدیم . خب تا انتخابات ریاست جمهوری چیزی نمانده در جلسات آتی یه کم کاربردی تر صحبت کنید . آقا ما کسی هستیم که در پیروزی یه کاندید مجلس خبرگان از بقیه موفق تر عمل کردیم .که حتی بعد چند ماه هنوز یادشون بود بهم زنگ زدند تشکر کردند . من که به این تشکرات احتیاج ندارم اما ازت خواهش می کنم ( سر )دلخواه و مورد تایید خدا و منو با تدابیر ارزنده ات هر چه زودتر بذار رو پیکر تبلیغ فرهنگ ایثار وشهادت . نذار افرادی با سرهایی که توش مخی به اندازه شعبون استخونی هم ندارن به اسم احیای این فرهنگ مقدس بیشتر از این فضای معنوی و محافل معنوی ما را منحرف و مسموم کنند . اقا همه جوره می تونید رو کمک امثال ما حساب باز کنید بدون آنکه انتظاری جز رضای خدا داشته باشند .
بقیه حرفها بماند برای بعد . یاعلی
کانال فاش نیوز به خاطر ماهیت مطالبش رنگی هست . فضاش فرق می کنه . در زمان کوتاهی خوب رشد کرده . اون کمکی که به نماینده خبرگان کردم در همین فضای مجازی بود . لطفا از این فرصت استثنایی خوب استفاده کنید . با تشکر
راستی یه چیز بگم ؟
امان از بد عمل کردنها . خوشم اومد که شما هم حرف منو زدید . انگار آب یخی بود رو آتیش دلم . یعنی از این ببعد می تونم شاهد خوب عمل کردن شما باشم ... ها می تونم ؟؟؟
...
دلاور .
خیلی چیزا دلم می خواد .
پولشو ندارم .
چو دخلم نیست .
کمتر می خرم .
هر چی دلم خواست که نیست .
هر چه فقریم حسابست .
پس آنچه را که طالبیم .
در حسرتیم .
و حسرت سوای حسادت است .
حسادت یعنی خون دل خوردن .
و حسرت یعنی لذت از نداشتن .
که داشتن خرج دارد .
و بچه های جبهه و جنگ که فقیرند و حقوق ندارند و 5 % شدند .
همهون بهتر که در حسرت ؛ ولی از مخارجش راحتر .
نداری و فقر هم عالمی دارد .
که در عرفان نهان است .
و عشق را دور از ناکسان بدان .
که نفس کشیدنشان از درد است که خفقان دارند .
و وجود با برکتمان از عالم سجود است و قلب آرام در ضربان تنظیم .
زیاد نوشتم ؛
بعضی مغز ها کشش درک مطلب ندارند و منفجر می شوند .
و فاش نیوز عذا دار می شود .
...
سردار عزیز . میگم اونجا که درباره بچه ها و جووونای فرهنگی و مذهبی گفتی . من می خوام ازت یه خواهش بکنم . حاضری یه هول اساسی به ما بدی تا در انجام اهداف جمعیت از طریق جوانان بهتر عمل کنیم .
سردار من اونقدر عرضه دارم که بچه های هر شهری رو که شما بفرمایید برای اینکار آماده کنم حتی بچه های (اهواز) ... والله !
شمارم پیش دفتر فاش نیوز هست واقعا اگه مرد عملی یه کم از اون اسم و رسمت مایه بذار . من یه اخلاقای خاصی دارم که بعد باهاتون در میان می ذارم . میگم که مثل اون دفعه وقتی با بچه ها آمدم ، دچار یه تجربه بد دیگه نشم . با تشکر
( نکته دیگر که چرا ما موفق نشدیم؟
من چند چیز به ذهنم میرسد که اولویت هایش را عرض می کنم: )
...
1- حق همواره رو می کند .
2- بچه های جبهه و جنگ دیگر تاب تحمل فقر را نداشتند .
3- جانبازان را گریه امان بریده بود 5 % .
4- معنی ایثار گر به دلار رسیده بود .
5- بشریت هم از ناسپاسی طاقت بریده بود .
...
ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه ؟
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه ؟
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب
اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه ؟
استاد عزیز جناب آقای دکتر ساقی تمام موضوعات کشور را در سایت مقدس فاش نیوز از بیانات ایثارگران محترم مدیریت و منتشرکرد اگر مسئولان به عرایض ایثارگران توجه داشتند دچار مشکلات فعلی نبودند. تعدادی از موضوعات و نظرات ایثارگران که بطور خلاصه در فاش نیوز منتشر شده بشرح زیر بوده است.
1- شعار اعتدال پس از وقایع فتنه 88 هنگامی اعلام شد که دعواهای جناحی مردم را خسته و کشور را تهدید میکرد.
2- جنگ نرم از مشروطیت تا جنگ نرم با مشروعیت به اوج نزدیک میشودکه ریشه تمام مشکلات جهان اسلام میباشند. کسب مشروعیت ضد انقلاب بوسیله پوشش حزبی و جناحی و اخذ مجوز رسمی وزارت کشور موجب نفوذ آسان آنان شده است.اساس ظفر و استیلای ادیان توحیدی در تاریخ بر ولایت استوار است که مشروعیت آن متضمن ایثار و شهادت میباشد. اشتباه محاسباتی مسئولان باعث شده امروز ضد انقلاب بدون التزام عملی و فقط با شعار ولایتمداری بتواند از مشروعیت ولایی بعنوان رمز عبور نفوذ بهره برداری کند فلذا تا مجلس و حوزه های وزارت و امور قضایی پیش رفته و تاثیر گذار بوده است.
3- قدرت بی نظیر حکومت با پشتیبانی مردم از حکومت و بی اعتناعی حکومت به خواسته های مردم و پرداختن به سیاستهای ساخته خودشان موجب شکاف بین مردم و مسئولان شده است.
4- تحقیر آرمانگرایی انقلابی و ارزشهای اسلامی بین آکتورهای مشهور سینما و برخی خوانندگان فاقد اعتقاد به مبانی دینی رشد زیادی داشته است.
5-بی اعتناعی به عرفان اسلام بعنوان بستر پذیرش و ایمان به مذهب تشیع و تبلیغ تجملات و اشرافی گری و آزادی اسراف در حلال غفلت شده است.
6- به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در عمل و تظاهر به ولایتمداری در شعار بی توجهی شده است.
7- رشد حضور مسئولان ثروتمند ، اشرافی ، دو ملیتی ، گرین کارتی و سرمایه گذاری آنها در کشورهای غربی در نتیجه خروج نیروهای انقلابی از مراکز تصمم گیری بعلاوه تغییر مزج اسلام خواهی در فریب حق خواهی و اصلاح طلی معظل لاینحل است.
8- بی توجهی به مبانی شرعی و تولید انواع کلاه شرعی بویژه درامور اقتصادی باعث ولنگاری شده است.
9- اسرار مذهب تشیع در پرده های تو در توی دلهای سوخته عاشقان ولایت قابل بیان نیست بلکه رمز توحید مفتاح نورانی وحی و هدایت حضرت ولی الله الاعظم (عج) است.
10- بطور کلی ارزیابی مقاومت انقلابی مردم در مقایسه با صدمات وارده به مردم و دین و میهن نسبت به وسعت دشمنی ابر قدرتهای جهانی مثبت است.
شایان ذکر است در ابتدای انقلاب عده ای چماقدار در خیابانهای قم باعث اعتشاش شدند لذا امام راحل (ره) فرمان داد مردم درخانه ها بمانند به این ترتیب چماقداران تنها وسط خیابان ماندند و توطئه آنها شکست خورد. اما همین رویه با فتنه شروع شد اما برخی نیروهای انقلابی مقابل آنها ایستادند در حالیکه میبایست همانطور آنها را در خیابان تنها میگذاشتند حالا صف کشی خودیها در مقابل ضد انقلاب در لباس مبدل اصلاح طلبی موجب کسب مشروعیت آنها شده است که لازم است مشروعیت ولایی و قانونی از آنها سلب گردد.
گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
اگر جویم نشان بوی زلفش
غم دل تا سحر میگویم او را
1- اولی اقای احمدینژاد بود که دراخرهای خدمتش کنترل مملکت را از دست دادواختلاصهای کلانی شد
2-لجبازیهاقهراشتی کردنهای اقای احمدینژاد
3-تورم نجومی که در دو دوره رییس جمهورمحترم بوجود آوردیعنی دولار800تومانی را4100تومان طویل داد
4-نفوذنامحرمان تندرو به داخل اصولگرایان با اغوش باز از انها حمایت کردید
5-هراصولگرایی انتقادکوچیک هم کردالبته از اقای رییس جمهور بسوی ان حمله کردیدان را از جمع تان راندیدادمیزاد جایزالخطاهست بایک اشتباه نبایدرسوایش کردوانرا راند (من بدکنم و تو بعدمکافات کنی فرق میان ومن وتوچیست بگو)
6-بی مهری وبی محبتی به جانبازان ایثارگران وخانواده شهدااین آیتم از همه اشون مهم ترینه چون همه ایران مدیون این عزیزان هستندهرکس بااین قشر دربیفتدحتماحتماشکست میخورد
7-مردم اکثرا باسواد هستند خوب وبد را قشنگ تشخیص میدن مثلامن الان سوم ابتدایی هستم دولت محترم میگه نرخ تورم تک رقمی شده امامن هیچ موقه باور نمیکنم
چون اگرتورم اینقدر بیاد پایین مردم باید قشنگ احساس کنن بنده از الان میگم اگر اقای روحانی بااین سیاست پیش برود صددرصد در دور بعد شکست میخورد
دلاور سلام .
من فقط حرف دلم را زدم .
برادر قنبر سریع و واضع نوشته بود .
ولی سوراخ دعا را گم کرده بود .
دلیل ندارد با همه حرف ها موافق باشم .
من هر که از معیشت رزمندگان و جانبازان زیر 25 % دفاع کند ؛ حمایت می کنم .
البته از خانواده شهدا و جانبازان بالای 25 % هم دفاع می کنم ولی :
عده ای چند حقوق می گیرند سود بالای سهام می گیرند و مولتی میلیاردر
شدند .و با حقوق بچه های جنگ مخالفت شدید می کنند ؟!
اعتصاب می کنند .
تظاهرات می کنند .
تجمع می کنند .
نامه به بیت رهبری می نویسند .
به دولت و مجلس می نویسند .
سخنرانی می کنند .
و مثلاً هوار می کشند که :
زیر 25 % یعنی چه ؟!
و اگر دستشان برسد :
همه رزمندگان و همه جانبازان زیر 25 % را به دریا می ریزند ؟!
خدا همه ما را به راه راست هدایت کند .
آمین .
...
...
دلاور قنبر .
بیشتر بنویس .
از فقر و نداری بچه های جبهه و جنگ .
که شاید حقوق بگیر شوند .
و دیگر اشک نریزند .
و غم و غصه از خانه اجاره ای شان دور شود .
موفق باشی .
...
در حقیقت میخواهیم مسئولان کشور روش فعلی حکومت در ارتباط با ایثارگران را تغییر بدهند البته روی سخن و درخواست ها با دولت مستاصل نیست بلکه توجه نمایندگان مجلس جدید به فرهنگ عملی ایثار و شهادت و مبارزه با عوامل نفوذی ضد ایثارگران است. بدیهی است اظهار نظرات همراه و همگام با دوستان ایثارگر و ارتباط با قوانین و مجریان تسهیلات و امتیازات ایثارگران محترم است.
یک جریان سیاسی بهر دلیل در انتخابات رای نیاورد و اطاق فکر ان جناح بزرگ دستاورد دولت حاضر( برجام ) را بقصد تخریب دولت کلید زده جناب اقای زاکانی بدلیل اینکه عضو جناح مخالف دولت است کلماتشان نوعی. توجیه باختشان در انتخابات است و از نظر عقلی اصلا موضوعیت ندارد مگر اینکه در مباحثی دو طرفه مبحث انتخابات مورد بررسی قرار میگرفت اینکه جریانی پشت سنکر ولایت پنهان شود .از زشترین کارهاست اقایانی که از شوق عملکی جریانات سیاسی قصد دارند شهرها را منسجم کنند بهتر است بندگی خدا را سر لوحه خود قرار دهند و طبق ایه ایه ۱۰۵ سوره انفال خود حقیقت را بیابند و گمراهی دیگران ضرری برایتان ایجاد نمی کند چه جریان اصول گرا . پایداری . اصلاح طلب . اعتدال . و تنها بدنبال قدرت بوده و در حال حاضر بواسطه نزدیکی انتخابات ریاست جمهور در حال جذب نیرو هستند یقین داشته باشید شما در صورت جذب نیز تاریخ مصرف دارید . بار دیگر عرض میکنم روح بزرگ مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از ان است که در قالب تنک و نمور جریانات سیاسی جای شود اگر شرط به عملگی جریانات سیاسی بود که تا حاا بسیاری از عزیزان ایثارگر باید سردار و ژنرال میشدند . فبشر عبادالذین یستعمون القول فیتبعون احسنه .
...
حقاً .
تنهاترین دانشجو .
جنابعالی هم فهمیدید .
...
عزیزم سردار تو تحلیلش مشخصا قبول کرده تیمش. اشتباه کردن . آدمم جایز الخطاست . فرصت بده . درسته کسی نیست بیادذاز رنج این سالهای ما بپرسه اما خوب ما هم با خدا معاکله کردیم . تو انتخابات بعدی معلومه میشه اینا چند مرده اهل اقدام و عمل هستن ؟ تا حالا که صبر کردی اینم روش ؟
...
دلاور قنبر .
تو دیگه چرا .
حذف معیشت بچه های جنگ که جبران شدنی نیست .
یک نسل خوب نابود شد .
جایگزین ندارد .
نمی شود .
امکان ندارد .
شاید پسا سنگی دیگر ؟!
...
چراچی ؟ مگه من چکار کردم ؟ ها ها ها !!
اصلا تو خودت چرا ؟؟ خاکپور بزرگوار !
چرا عمق درد منو از لابه لای حرفام پیدا نکردی ؟
خو چکار کنم فاش نیوز منو سانسور کرده . اگه اون مطلبمو چاپ می کرد می دیدی سرچشمه این حرفام از کجاست ؟
ووووی چه شلوغش کردید ...ها ؟؟
اصلا اینا حرفا رو ولش کن . یه چیز بگم ؟
خوشکار نخوریا ؟
راستی بگم اهالی فاش نیوز همه خوشحال شدیم که بازم اسمتو می بینیم .
قنبر دلاور .
اگر کسی هزار کار خوب انجام داد ؛ که غیر ممکن است .
و اگر یک کار حذف معیشت بچه های جنگ را نا دیده گرفت .
این یک کار حساب است .
بقیه حاشیه و بی ارزش است .
نباید دوپهلو بگوییم .
نیاز به ترس نیست .
باید رک و بی بی پرده بگوییم .
بچه های جنگ از فقر و نداری در غرقند .
فرصت نا ندارند .
از چی دفاع کنیم .
بعضی : نه شجاعند و نه تفکر و نه ایده و اخلاق و نان رسان .
چند دوست و رفیق که از هم حمایت و جانبداری می کنند
و ریشه بچه های جبهه و جنگ را خشکاندند .
که روز را نمی شود گفت شب است .
سلامت باشی .
...
بعد می خوانم چی نوشتم .
...