سه شنبه 24 تير 1399 , 12:20
اولویت های مدیریت جدید بنیادشهید:
اجرای برنامه های کوتاه مدت و شفاف سازی
بخش اقتصادی با هلدینگ های گوناگون جز عاملی برای ایجاد مفسده و حیاط خلوت برای مدیران بنیاد و زمینه برای سوء استفاده ی جناح های سیاسی، نمی تواند ثمری برای جامعه ی ایثارگری داشته باشد. حتی اگر...
فاش نیوز - بنیاد شهید و امور ایثارگران در مقایسه با سایر دستگاه های دولتی از ویژگی های خاصی برخوردار است که مهم ترین آنها ویژگی معنوی و اقتصادی است.
این نهاد انقلابی بر خواسته از انقلاب اسلامی وظیفه اصلی اش خدمت رسانی به خانواده های معظم شهدا، جانبازان و آزادگان، است که در طول چهار دهه انقلاب این وظیفه را بر عهده داشته است.
ویزگی و مزیت دوم بنیاد شهید توانمندی اقتصادی است که در قالب موسسات مالی، هلدینگ های اقتصادی و... تعریف شده است. این دو بازوی توانمند را یک مغز متفکر که عبارت از مدیریت است باید راهبری کند. در طول هفت سال گذشته، مدیریت قبلی بنیاد شهید با چالش های فراوانی از لحاظ اجرایی و برنامه ریزی برای ارائه خدمات به جامعه هدف مواجه بوده است. همین امر موجب فراهم شدن نارضایتی جامعه ایثارگری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی شده است.
در چنین شرایطی "آقای اوحدی" سکان مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران را بر عهده گرفته است.
بر این اساس "درمان و معیشت" جامعه ایثارگری مهم ترین چالش هایی است که در حال حاضر وی بایستی به آنها بپردازد.
به نظر می رسد در وهله ی اول، ایشان باید یک برنامه کاری کوتاه مدت به عنوان راه حل برای خروج از مشکلات مبتلابه جامعه ی ایثارگری ارائه و در مرحله بعد اقدام به شفاف سازی اقتصادی در بنیاد کند.
در صورتی که این مدیر با تجربه ی دولتی، این اقدامات را انجام دهد می توان در مورد "توانمندی ایجاد تحّول" در بنیاد شهید و امور ایثارگران اظهار نظر کرد.
به طور طبیعی روزمره گی که برخی از نهادها و دستگاه های اداری به آن گرفتار شده اند، توانمندی و ایجاد تحول را از بین می برد و سیستم مدیریتی را گرفتار و فلج می کند.
همانطور که گفته شد، بنیاد شهید و مدیریت آن می تواند از توانمندی هایی که در دولت وجود دارد برای جذب اعتبارات در هماهنگی با مجلس شورای اسلامی بهره ببرد. در کنار آن بازوی اقتصادی بنیاد از توان بالایی برای تولید ثروت جهت پیشبرد امور جامعه هدف برخوردار است و این دو موضوع توامان می تواند بنیاد را از وضعیت موجود و گرفتار شدن در مشکلات بیشتر، چالش ها و روزمرگی نجات دهد.
اما سئوال اساسی در مورد بنیاد شهید و امور ایثارگران این است که اساسا چرا باید یک نهاد خدماتی برای خود بخش اقتصادی داشته باشد؟
شاید متولیان امر با این توجیه که از درآمد حاصله به منظور جبران بخشی از کسری منابع مورد نیاز برای رسیدگی مطلوبتر به مددجویان تحت پوشش استفاده می کنند موافق بودن بخش اقتصادی در بنیاد باشند؛ ولی واقع امر این است که دولت بیشتر مخارج بنیاد و معیشت و درمان ایثارگران را در قالب ردیف بودجه سالیانه، پرداخت می کند و اگر در این بین کسری بودجه ای دیده می شود می تواند ناشی از ناتوانی مدیران بنیاد باشد که تاکنون نتوانسته اند بخوبی پیش بینی درستی از بودجه مورد نیاز کلیت آن داشته باشند.
در این صورت هم باز قانون پیش بینی جبران کسری بودجه برای دستگاه ها را لحاظ کرده است و لذا مدیران بنیاد باید مبالغ کسری بودجه خود در بخش معیشت، بهداشت و درمان و بیمه تکمیلی ایثارگران را در قالب پیشنهاد به دولت ارائه کند و دولت هم موظف است با استفاده از سایر منابع و یا تقدیم لایحه ای آن را جبران کند. همچنین در عنوان تفریق بودجه ی تحت نظارت دیوان محاسبات مجلس شورای اسلامی شفاف سازی کند.
بنا براین به نظر می رسد وجود بخش اقتصادی در مجموعه ای خدماتی مانند بنیاد نمی تواند ضروری و منظقی باشد؛ گو اینکه بودن بخش اقتصادی با هلدینگ های گوناگون جز عاملی برای ایجاد مفسده و حیاط خلوت برای مدیران بنیاد و زمینه برای سوء استفاده ی جناح های سیاسی، نمی تواند ثمری برای جامعه ی ایثارگری داشته باشد. حتی اگر برای سرپوش گذاشتن بر فعالیت پیدا و پنهان بخش اقتصادی از نیروهای جوان، تحصیل کرده و از فرزندان معظم شهدا و ایثارگران در مدیریت بخش های مختلف آن استفاده کنند.
البته ذکر این نکته ضروری است که چند سالی است به خاطر وجود همین فسادها در بدنه ی بنیاد و بخش اقتصادی آن، دفتر مقام معظم رهبری راسا نظارت می کند ولی بازهم این موضوع نمی تواند نافی حذف بخش اقتصادی بنیاد و الحاق آن به دولت و یا واگذاری آن به بخش خصوصی باشد.
سخن آخر اینکه ایثارگران هم غالبا از وجود تشکیلات زیانده بانک، بیمه و سایر زمینه های اقتصادی که بنیاد با آن درگیر است ناراضی هستند و آن را منافی اهداف خدماتی بنیاد شهید و تمرکز این نهاد بر ارائه ی خدمات بهتر به جامعه ی هدف می دانند.
آنچه که می توان فهمید ، مشکل بنیاد (همان روز مرگی که اشاره فرمودید) این است که ؛ مار تبدیل به افعی شده ،منظور تشکیلات فعلی بنیاد هست !!!
پس می بایست ریشه ای موضوع را حل نمود .
هم اکنون و با توجه به صدها دلیل مستند، تغییر ریاست بنیاد هم نمی تواند در مسیر بهبود ساختار سازمانی آن نقش چندانی داشته باشد، مثل این است که برای ساختمانی فرسوده و با پایه های سست، فرش ابرایشم گسترده شود، نه آن بنا، زیبا خواهد شد و نه از فرش ابریشم نقش ونگاری باقی می ماند.
حتی اگر عالی ترین طرح ها برای حمایت از ایثارگران درمجلس تصویب شود، بدیهی است که در این ساختار ناقص غیر پاسخگو، اجرا نخواهد شد .
ایثارگران از این ساختارفعلی راضی نیستند و در همه نظر سنجی ها با اکثریت آرا این خواسته بحقشان را بارها فریاد زده اند و تن های مجروحشان دیگر یارای تحمل این همه بی قانونی را ندارد و ضروری است برای تکریم ایثارگران و ممانعت از تکرار خودسوزی هایی که طی سالهای گذشته اتفاق افتاده است، این ساختار به صورت ریشه ای اصلاح شود .
لذا با عنایت به بند 7 سیاستهای کلی نظام در امور «ترویج و تحکیم فرهنگ ایثار و جهاد و ساماندهی امور ایثارگران» مورخ 1389 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، مبنی بر اولویت دادن به ایثارگران در سیاستگذاریها، برنامهها، قوانین و آئیننامههای کشور
خواهشمند است طرح تبدیل بنیاد به وزارتخانه به عنوان اولین طرح فراکسیون امور ایثارگران پیگیری شود .
با سپاس از همه مسئولین و خبرنگاران گرانقدر سایت وزین فاش نیوز
اینگونه شرکتها و سازمانهای اقماری دارای هیات مدیره هستند که کلیه قوانین را هیات مدیره تصویب میکند به این ترتیب هر کاری غیر قانونی که در وزارتخانه توسط قوانین مصوب مجلس قابل انجام نباشد در شرکتها و سازمانهای اقماری براحتی انجام میشود و طبق قوانین شرکتها و سازمانهای خصوصی جرم تلقی نخواهد شد مثال حقوق نجومی که در شرکتهای دولتی جرم تلقی نشد .
بطور کلی فلسفه ایجاد شرکتها و سازمانهای اقماری دور زدن قانون است زیرا در قوانین شرکتهای قوانین مربوط به شرکتهای خصوصی است لیکن وزارتخانه از این فرصت استفاده کردند و شرکتها و سازمانهای اقماری با قانون شرکتهای خصوصی را بوجود آوردند.
تنها راهکار برای جلوگیری از فساد در شرکتها و سازمانهای اقماری وزارتخانه ها اینست که مجلس شورای اسلامی تکلیف شرکتهای دولتی که حدود 80 درصد بودجه کشور را می بلعند روشن کنند یعنی قوانین شرکتهای دولتی از شرکتهای خصوصی بطور کامل تفکیک و مجزا گردد زیرا تا زمانی که یک ارگان با عناوین و قوانین خصوصی کارهای دولتی انجام دهد آش همین و کاسه همین خواهدبود. بنیاد نیز یکی از شرکتهای اقماری دولت است که بدلیل شکل خصوصی بودجه دولت را گرفته اما مطابق مصوبات مجلس عمل نکرده بلکه قوانین را هیاتی متشکل از تعدادی وزیر و نیروهای مسلح تصویب میکنند و سازمانهای نظارتی قادر نیستند بازرسی را بر مبنای مصوبات مجلس انجام بدهند.
ایکاش ماهامتوجه میشدیم که هیچوقت درطول حیات بشریت باحرف وسخنرانی ومانوردادن کاری درست نشده وایکاش متوجه میشدیم که وقتی ازجایی گزیده شدیم دوباره دستمان راآنجانکنیم. عزیزان من تازمانیکه بنیادازصفرتاصدمرامنامه اش نشودفرامین امام راحل ومنویات حضرت عشق سیدعلی همین روال هست ماکی میخواهیم متوجه بشویم نمیدانم مگرحسین دهقان ریاست بنیادنبودکدام خانواده شهیدی رامیشناختین که دردوران ریاست ایشان مشکل داشتندکدام جانبازی خودسوزی کرده بودکدام فرزندشهیدی بمشکل خورده بودچون ایشان مدیریت داشتندوتحت فرمان حضرت آقابودندوفارغ ازجناح بازی واحزاب گرایی بنیادبسیجی) میخواهدبرای هدایت سکانش بسیجی بی ادعا