شناسه خبر : 82509
چهارشنبه 15 ارديبهشت 1400 , 12:32
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آرزوهای یک معلم شهید

آرزوهای یک معلم شهید
بخشی از وصیت نامه حمزه علی احمدی:

حمزه علی در سال ۱۳۴۱ در ایذه بدنیا آمده بود.  او بعد از اتمام تحصیلات در زادگاهش، در دانشسرای شهید منتظری تهران ادامه تحصیل داد و معلم شد. چند بار به جبهه رفت و سرانجام در عملیات مسلم بن عقیل به عنوان  آرپیجی زن شرکت کرد و در همین عملیات جاوید الاثر شد . وی در قسمتی از وصیت نامه اش به آرزوهای خود اشاره می کند و می نویسد:

من آرزو داشتم جامعه ای را ببینم که امام زمان(عج) آن را می سازد و در آن غیر از راستی و ایمان و اعمال صالح چیزی نیست.

من آرزو داشتم که درد و رنج تمام مادران ( به خصوص آنها که ازنداری مال و دوست داشتن فرزند 12 ماه روزه هستند)برداشته شود.

 من آرزو داشتم که نوجوانان و کودکان از همان آغاز زندگی در مسیر هدایت که اسلام است قدم بردارند.

 وصیت من به آنها که هم مکتب من هستنداین است که فقط و فقط در فکر جبهه وشهادت نباشند انجام دادن وظیفه ای که هر فرد مسئول آن است خود جبهه ای می باشد که شیاطین درونی (نفس اماره ) و شیاطین بیرونی در آن جبهه دربرابر انجام وظیفه به روش اسلامی در مقابل  تک تک افراد مسئول لشکر کشیده اند و آماده  ودر حال جنگند.

ازخواهران مکتبی می خواهم که انجام دادن فعالیت مذهبی را موقعی بپذیرند که به عفت اسلامی آنها کوچکترین لکه ای وارد نکند و از دیگر خواهران می خواهم که خود را با لباس و طلا و نقره زینت ندهند.

 اینها زرق برق دروغین است. زینت حقیقی عفت و پاکی است. آنکه عفت دارد سراپا زیور و زینت است و آنکه عفت نداشته باشد،‌حتی اگر از فرق سر تا نوک پایش طلا باشد هیچ ارزش و احترامی ندارد.

از مسئولان و کارکنان و مستخدمان ادارات و معلمان می خواهم ببینند آیا در حقوق و خرج و فرش منزل آنها پولی از قیمت خون شهدا خرج نشده است.

اگر شهدا حقی بر آنها دارند ( که حق هم دارند) آن حق را با انجام وظیفه ی دقیق و خالصانه و بدون حقه و ریا ادا کنند و با امروز و فردا کردن  و رشوه گرفتن وکار پولدارها و آشناهاواقوام ها را را تند تر انجام دادن مردم را به انقلاب بدبین نکنند.زیرا که خدایی در کمین( ان ربک لباالمرصاد) و قیامتی در پیش است و با آشنایان و اقوامشان مانند کاری که حضرت علی (ع) با برادرش عقیل کرد رفتار کنند.

 حضرت علی(ع) با آهن داغ دست برادرش را سوزاند و گفت من از داغی عذاب قیامت می ترسم  که آشنایا ن و اقوام را بیشتر بدهم و کارشان را تند تر از دیگران انجام دهم.

از دوستان کوچولویم از ابتدایی و راهنمایی تا دبیرستانی می خواهم در جلسات مذهبی و در مسجد و جاهای دیگر شرکت کنند و با عبادت دل خود را قوی کنندو با مطالعه فکر خود را قوی کنند و با ورزش جسم خود را قوی کنند.

روحش شاد و یادش گرامی باد

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi