سه شنبه 19 مرداد 1395 , 12:57
انتظارم از شهردار ساری بیشتر بود!
افسرکشیک، در گزارش خود نظر کارشناسی داد که شهرداری ساری بدلیل نقص در چند مورد از جمله نقص نقش هندسی جدول، نبود نور کافی و کوتاهی در نصب علائم هشداردهنده مقصر می باشند.
مرتضی قنبری وفا- بنده مرتضی قنبری وفا جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی و از خانواده محترم شهدا در تاریخ 19/2/94 در ساعت 4 بامداد در خیابان فرهنگ ساری با خودروی خود با جدولی که به تازگی مورد بهره برداری گرفته شده بود برخورد کردم و بدون اینکه دچار خسارت جانی قرار بگیرم دچار خسارت مالی زیادی گردیدم .
افسرکشیک و محترم تصادفات پرونده، در گزارش مکتوب خود ضمن رسم کروکی نظر کارشناسی دادند که شهرداری ساری بدلیل نقص در چند مورد از جمله نقص نقش هندسی جدول، نبود نور کافی و کوتاهی در نصب علائم هشداردهنده در نهایت 100 درصد مقصر می باشند و لازم است خسارت را به بنده بپردازند.
اینجانب با در دست داشتن مدارک لازم از شهرداری ساری به شعبه 4 دادرسی دادگستری ساری شکایت نمودم و دادگاه نیز تشکیل و ما در آن جلسه به سئوالات قاضی محترم پرونده جواب داده و اعلام درخواست خسارت دادیم .
پس از تشکیل دادگاه، دادگاه پرونده را جهت اعلام نظر کارشناسی به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع نمودند و کارشناس محترم پس از مطالعه پرونده و مدارک موجود و حضور در صحنه تصادف به همراه بنده ، نظرشان را صادر نمودند.
خلاصه نظر کارشناس این بود که شهرداری 50 درصد مقصر است و با صدور حکم دادگاه شهرداری باید نیمی از هزینه های خسارت، به همراه هزینه دادرسی که مبلغی حدود 10 میلیون تومان می باشد بپردازد.
متاسفانه شهرداری ساری به نظر دادگاه اعتراض و مطالبی مردود در اعتراض خود لحاظ کرد که شایسته نام شهردار خوشنام شهر ساری نمی باشد.
دائره حقوقی شهرداری نبود نور کافی را از کوتاهی اداره برق برشمرد و توپ را به زمین اداره برق انداخت. جالب است که در ابتدا، شهرداری وقوع حادثه را در ابهام قرارداد و اعلام کرد اصلا" تصادفی رخ نداده اما مدارک مستدل ما نظر دادگاه را به احداث واقعه راضی کرد.
اما بادام تلخ این ماجرا بندی بود که دائره حقوقی شهرداری ساری در آن اشاره کرد که راننده به دلیل نقص بدنی قادر به کنترل خودروی خود نبوده در حالیکه طبق گواهینامه مشروط بنده ماشین دنده اتومات و فرمان هیدرولیک بوده و راننده در این شرایط قادر به کنترل خودرو بوده. منظور این ست آیا جالب است برای فرار از پرداخت های یک تصادف عادی، مقامی چون شهرداری به نقص جسمانی جانبازان اشاره کند؟؟؟
آیا برد در دادگاه ها به هر قیمتی ؟ به هر دستاویزی؟
من هیچ انتقادی از شهرداری ندارم فقط میگویم چرا یک جوان کارمند شهرداری چنان به شغل خود مقید است که فکر می کند الان تعهد اخلاقی ام، به من حکم می کند که این پرونده به هر قیمتی مختومه شود و جای تاسف است که شهردار خبر ندارد در دائره حقوقی نام و نشان ایثارگران هیچ شانی ندارد، نه به خاطر فرار از پرداخت خسارت، بلکه به دلیل اینکه این مجموعه در دست یک فرد ارزشی است و من توقع دارم در این مجموعه یک ایثارگر حتما" به حق و حقوق خود می رسد و حداقل به ارزش های او ارج می نهند.
همین جا اعلام می کنم اگر شهردار محترم و محبوب شهرم به من بگوید همین فردا اعلام رضایت داده و شکایت خود را پس می گیرم . نه پول می خوام نه پوزش فقط به کرامت و ارزش ها بها دهند تا نحوه عملکرد شهرداری ساری یک الگوی امروزی باشد برای دستگاه های که هیچ نشانی از شهدا در آن نیست، ما از شهردار خودمان توقع دیگری داریم، چون تا به حال چهره متفاوتی نشان دادند و ما دلخوش همین حرف ها بودیم.
حال این هم درد دل ما بود. هرکس خواند خودش قضاوت کند تازه این خلاصه کلام بود چون از یک پرونده 16 ماهه می شود 16 صفحه نوشت.
خداوند به همه خیر دهد به ما قدرت درک.
دو چیز خیلی سر و صدا میکند .
یکی پول خرد و دومی خرده سواد .
حقیقت ماجرا اینست میدانستند در آخر کار حرف شما حق محض است ولی حق را در محراب فرق شکافتند .
برادر عزیزم برداشت بد نکن من برای شما بسیار احترام قائلم ولی اگر از من بپرسید مقصر کیست من فضای حاکم در جامعه را مقصر می دانم و شما را نه شماتت می کنم نه مقصر می دانم و در نهایت شما را از گروهی میدانم که می گویند انقلابها فرزندان خودشان را میخورند.
اما به ساده اندیشی شما هم اشاره می کنم که فکر می کنید یک نوشته در این سایت می تواند قسمتی از وقت شهردار جلسات و کمیسیون ها را به خود مشغول کند آنهم در شرایطی که عده ای از مدیران دستگاه ها به شدت از تعامل با ایثارگران گریزان هستند اما از برادر 3 شهید می توان انتظار متفاوتی داشت .اینجانب خیلی هم بد بین نیستم شاید هم روابط عمومی این مورد را را به شهردار شما منعکس کند و از ایشان کسب تکلیف کند .
هر حرکتی قابل پیش بینی است و زمان پاسخگوست . به نظر من به کار شما هیچ ایرادی وارد نیست و تاکنون شان و مقام خود را حفظ کرده اید که انتظار ما هم همین بوده حال نوبت حرکت یار خودی است یا یار تیم مقابل ؟ یعنی باید مرزها روشن و خودی ها و غیر خودی ها راه خود را مشخص کنند.دیگر انفعال قابل تصور نیست.
در آخر برای شما بهترین ها را آرزومندم که شرایط به هدف شما برسد و دیگر بیشتر متضرر نشوید.
در پاسخ شما به عرض می رسانم که گلایه بنده به ایرادات دائره حقوقی شهرداری در پرونده بوده که عین جواب بنده در سخنان آقای مرتضائی به صراحت قید شده و شما را به خواندن کامنت آقای مرتضائی دعوت می کنم که مغز سخن را گفتند و جای حرف اضافه ای نیست.
برادر عزیز همرزم جانباز محترم ۷۰ درصدم این سایت بدلیل فرد مورد توجه قرار نگرفته بلکه بواسطه همان روحیات دفاع مقدس و دفاع تمام قد از همرزمان از رزمنده لغایت جانباز ۷۰ در صد مورد مقبولیت قرار گرفته اقای قنبری وفا مشکلات خود را بعنوان فردی که بیش از ۳۰ سال درد و رنج را چون شما در راستای حفظ نظام تحمل نموده تنها مرجع و پناهگاهی که می تواند حرفش .دردش . بی احترامی به جانباز . توهین . را به همرزمانش برساند کلام خود را برای همرزمانش ارسال و انها در نهایت بزرگواری و شجاعت کلام و ظلم به ایشان را در سایت درج نمودند . بر فرض غلو اقای قنبری وفا ( که در شخنانشان غیر از احترام دیده نمیشود ) روابط عمومی شهرداری می توانند جوابیه ای در این خصوص ارسال نمایند
مانند زندان رفتن مکرر مادر شهید توسط افراد ذینفوذ و قاضی چارمحال و بخیتاری و برخورد علی گونه جناب اقای اژه ای که ان مادر را به حقش رساند یقیننا مسیولین معتقد به پیشکسوتان جهاد و شهادت این نوشته را مطالعه و از شهردار در این خصوص توصیح خواهند خواست .
سخن را کوتاه می کنم و سعی می کنم در شرایط فعلی بیشتر سکوت کنم تا افراد دخیل در این پرونده و ماجرا ، مرزهای خود را مشخص کنند و شاهد عکس العمل آنان باشم و کار اشتباه و شتابزده ای نکنم .
این چند خط فقط برای ابراز تشکر از شما است که بر من منت گذاشتید و سخنان شما مرهمی است بر جای زخم ها.
البته در نوشته شما هیچ بی احترامی به آقای عبوری نکردید و هیچ گوشه و کنایه نزدید و با قلبی پر مهر از آقای شهردار نیمچه گلایه ای نمودید تا خدای نکرده به هیچ مقامی توهین نشود.
در انتها از شهردار عزیز و دلسوزمان تقاضا دارم از این جانباز سرفراز دلجوئی نمایند.